gallery image

29 March 2021

توپی که فقط به یک دروازه شلیک می شود

بنا به گفته وزیر امور خارجه امریکا:" توپ در زمین ایران است." غافل از اینکه توپ" برجام" سالهاست, در زمین ایران قرار دارد و آنچه که تغییر می کند پنالتی هائیستکه به نفع انحصارات امریکا  به دروازه ایران شلیک می شود. بازی خطرناک" برجام" همانند بازی فوتبال دو تیم دارد, تیم هائی متشکل از  قدرت اجرائی امریکا و جمهوری اسلامی. تماشاگرانی هم که آگاهانه یا ناآگانه به هیجان بازی دامن می زنند. با این وضع همه در انتظار سوت پایان بازی یکطرفه هستند. آیا پایانی برای این بازی وجود دارد یا نه؟ در هاله ای از ابهام قرار دارد. به هر حال می توان بازی خطرناک" برجام" را به اشکال مختلف مورد بررسی قرار داد.

الف – شروع بازی و ادامه آن.

ادامه شکست سیاست امریکا در اشغال کشورهای افغانستان و عراق و رواج هرج و مرج در خاورمیانه, امریکا را بر آن داشت تا برای فرار از پاسخگوئی به سیاستهای شکست خورده اش و ادامه حضور در خاورمیانه, با استفاده از سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی, ایران را به عنوان کانون هرج و مرج در خاورمیانه مطرح و با ایجاد ترس و وحشت  در کشورهای منطقه بازی برجام را راه اندازد. در ادامه این سیاست, کشورهای منطقه با خرید اسلحه و ادوات نظامی از امریکا, میلیاردها دلار  به حساب دلالان اسلحه و صنایع نظامی امریکا سرازیر شد. با تحریم نفت ایران و وجود ناامنی و حضور نظامی امریکا در خلیج فارس, کشورهای صنعتی آسیائی از جمله چین که به نفت خاورمیانه" بخصوص ایران" نیاز دارند, در وضعیت نامناسبی قرار گرفتند. همچنین عدم دستیابی جمهوری اسلامی به منابع ارزی و انتقال ارز  حاصل از فروش نفت به داخل کشور, ورود کشورهای صنعتی و بخصوص چین را به بازار داخلی ایران, با مشکل اساسی روبرو ساخته است.  

ب – نقش جمهوری اسلامی در بازی.

کمکهای بیدریغ جمهوری اسلامی, در اشغال عراق توسط امریکا,  موجب بهبود موقت روابط پنهانی و فعالیت آزادانه نیروهای نظامی و شبه نظامیان طرفدار جمهوری اسلامی در عراق شد. رژیم با رویای ژاندارمی منطقه به بحران سوریه و ارد و فعالیتهای نظامی خود را گسترش داد, اما با تغییر سیاست خاورمیانه ای امریکا نسبت به موقعیت جمهوری اسلامی, رژیم سراسیمه" برجام" را پذیرفت تا نقشی هر چند بسیار اندک, در معادلات خاورمیانه ای امریکا,داشته باشد. با پذیرش قطعنامه برجام بازی دوگانه در میان باندهای رژیم, شکل گرفت. "باند دولتی" با ادعای" رفع تحریم" و " گذار به رونق اقتصادی" در مقابل باند رقیب موضع گرفت. باند مقابل نیز " برجام" را ظاهرن به چالش کشید. رهبر جمهوری اسلامی که مدتها توام با انتقاد ار توافقنامه سکوت کرده بود با احساس خطر از همپاشیدگی برجام, گفت:" اگر  امریکا توافقنامه را پاره کند ما آنرا آتش می زنیم." اما با خروج امریکا به رهبری" ترامپ" از برجام, نه از آتش زدن خبری شد و نه حتا تغییر کوچک در وزارت امورخارجه. بنا به گزارشات مختلف بعد از لغو برجام, معاملات و تمناهای مخفی شدت گرفت.  با تسلط نمایندگان به ظاهر مخالف برجام بر مجلس اسلامی, طرحی به دستور ولی فقیه تهیه و تصویب شد که معلوم شد که این طرح برای چانه زنی در مذاکرات با امریکا تهیه شده است. آخرین اقدام جمهوری اسلامی برای چانه زنی در معامله با امریکا را  می توان به برنامه های همکاری های جامع یک پا در هوای" 25 ساله" بین ایران و چین اشاره کرد. آیا این سند همکاری می تواند, جمهوری اسلامی را از شالوده" اعلامیه 12 ماده ای وزارت خارجه امریکا " نجات دهد, یا نه؟ نیاز به تعمق بیشتری دارد.

حال ببینیم بازی برجام چگونه سازماندهی و اجرا می شود و آیا "سوت پایان" کشیده خواهد شد؟

1 – سازمانده اصلی بازی و زمان ختم بازی.

بدون شک و تردید سازمانده اصلی برجام سرمایه های انحصاری امریکاست و تا زمانیکه منافع انحصارات تامین نشود بازی ادامه خواهد یافت, مگر اینکه معادلات منطقه و جهان بطور کلی تغییر و یا جمهوری اسلامی از معادلات سیاستی ایران محو شود.

2 – تیم های بازی.

تیم اصلی" برجام" دولت امریکاست که داوری بازی را نیز بعهده دارد. تیم دوم" برجام"جمهوری اسلامیست که همیشه در آفساید قرار دارد. با اینحال هر دو تیم موظف اند, تنور بازی را گرم نگه دارند تا افکار عمومی و مجامع بین المللی برای پذیرش خواسته های امریکا آماده شود. بنا به وظایف محوله, تیمها به دو دسته تقسیم می شوند.

الف – دولت امریکا به رهبری بایدن.

دولت جدید امریکا به رهبری بایدن موظف است, مجامع بین المللی را برای پذیرش قرارداد جدید که شالوده آن توسط بیانیه 12 ماده ای  وزارت خارجه دولت قبلی ریخته شده و هنوز اعتبار دارد, آماده کند و جمهوری اسلامی را به دور میز مذاکره بکشاند.

ب – جمهوری اسلامی به رهبری ولایت فقیه.

وظیفه جمهوری اسلامی این است که افکار داخلی را برای پذیرش قرارداد جدید مهیا و از هرگونه نارضایتی و حرکات اعتراضی جلوگیری کند.  

3 – تماشاگران بازی.

تماشاگران عمدتن از عوامل حکومت " دلالان, رانتخواران و.." و اقشار پرورش یافته رژیم هستند که منافعشان با ادامه حکومت گره خورده است. همچنین اقشار و سرمایه دارانی که در انتظار توافق مجدد جمهوری اسلامی با امریکا هستند.

4 – تامین هزینه بازی.

هزینه های بازی فرجام برخلاف بازی های ورزشی بسیار متنوع است از قبیل" حق ماموریتهای دلاری, تامین هزینه بازرسی ها, دلالی واسطه ها, برگزاری جلسات و سیمینارها و...." تمامی این هزینه ها از منبابع و امکانات عمومی تامین می شود که فشار مضاعفیست بر کارگران و زحمتکشان شهر و روستا.

چه باید کرد؟

چه بخواهیم و چه نخواهیم , ادامه بازی خطرناک" برجام" حال و آینده کارگران و زحمتکشان و بطور کلی کشور را بسوی نابودی می کشاند. تنها راه نجات از وضعیت کنونی, دوری از شعارهای توسعه طلبانه نظامی و عدم دخالت در امور داخلی کشورهای همسایه و برقراری حکومت شوراها و سپردن تمام قدرت به دست مردم است.

 

No comments:

Post a Comment