این گرانیها و بیکاریها یک امتحان الهی بود

مصباح یزدی رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی" خمینی", ذتئورسین ارشد انجمن حجتیه ویکی از صاحب نظران" ولایت فقیه", بعد از به خاک و خون کشیدن تهیدستان و گرسنگان در آبان ماه,می گوید:" این گرانیها و بیکاریها یک امتحان الهی بود و ما باید ببینیم چه وظیفه ای در قبال آن داریم, سختی هائی پیشروی ما وجود خواهد داشت که باید در این سختیها از امتحان الهی پیروز بیرون بیائیم." دیدگاه" ظهور امام زمان" شیرازه تئوری حکام جمهوری اسلامیست. دعای ظهور امام زمان, هرروز و شب بدور از قنوات مقدس خوانده می شود تا" خدا" امام زمان را زودتر ظاهر کند. بنا به ادعای" مقدسین شیعه" زمانی امام زمان ظهور میکند که دنیا پر از جور" شکنجه, اعدام, زندان و..." و ستم " جنسی, طبقاتی, اجتماعی و..." و فساد " فقر و بیکاری و گرسنگی" باشد. حکومت اسلامی در این مدت" 40 سال" موفق شده چنین موقعیتی را برای رضای" خدا" بوجود آورد.  جمهوری اسلامی فقر, بیکاری و گرسنگی را چنان گسترده کرده که بیش از سه چهارم جمعیت ایران را به نان شب محتاج هستند, در مقابل, قشری دلال, رانتخوار و دزد ساخته است. حال جمهوری اسلامی دو وظیفه برای حفظ رژیم" ولایت فقیه" دارد. یکی حمایت از دلالان, رانتخواران و چپاولگران و دیگری سرکوب, اعدام و شکنجه و... تهیدستان و گرسنگان.  تا زمینه ظهور امن امام زمان تسریع و زحمت شمشیر کشی او کمتر شود. بنابراین بر اساس" تئوری ظهور امام زمان",جمهوری اسلامی سه محور را به پیش می برد:

ولی فقیه سررشته نداره, رئیس جمهور هم خبر نداره

ادعای سررشته ندارم " خامنه ای" و خبر نداشتم" روحانی", بیش از شصت میلیون مردم زحمتکش, که تقریبا سه چهارم جمعیت ایران را شامل می شود, به نان شب محتاج کرده و کشور را با آن همه ثروت " نفت, گاز, معادن , نیروی تولید و سایر امکانات, در راستای سیاست دیکته شده" نئولیبرالیستی" با کمک" ایدئولوژی اسلامی" در چنان باطلاقی انداخته که خلاصی از آن, حتا بعد از سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی با مشکلات بسیاری همراه خواهد بود. سوال این است: آیا خامنه ای تخصص و روحانی خبر ندارد؟ کاملا واضح و روشن است,هم خامنه ای دارای تخصص است و هم روحانی از همه چیز خبردارد. تخصص خامنه ای تنها شامل مذاکرات مخفی نیست. بلکه جمهوری اسلامی تخصص ویژه در ورشکسته اعلام کردن صنایع و موسسات عمومی و حراج آنان به دلالان داخلی و خارجی دارد. سرکوب اعتراضات مردم بجان آمده از فقر و فلاکت , ترور, شکنجه و اعدام مخالفین, سنگسار و قطع عضو و زیر شکنجه کشتن و خودکشی وانمود کردن   اینها تخصصهایست که کمتر رژیمی داراست.  

روزه خوانی روحانی در سازمان ملل

امسال مجمع عمومی سازمان ملل, اوج بحران سیستم سرمایه داری را بنمایش گذاشت. روحانی فرستاده ولی فقیه در سازمان ملل به بالای منبر رفت و حیرت جهانیان را برانگیخت. دروغهای شاخدار وی مو بر تن همه حاضران سیخ کرد. وی از بهشت برین, تحت حکومت جمهوری اسلامی گفت و  فقر و فلاکتی که نسیب کارگران و زحمتکشان شده  هیچ نگفت. از آزادی و دموکراسی در ایران, بخصوص از آزادی زنان گفت. از شکنجه, اعدام,سنگسار, حجاب اجباری , عدم پرداخت دستمزد کارگران,  دزدی, غارت و فساد سیستماتیک اصلا حرفی به میان نیاورد. ترامپ همکار روحانی از رشد اقتصادی گفت و تا آنجا که می توانست به سوسیالیزم تاخت. از فساد سیستمی جمهوری اسلامی که زائیده سرمایه داری " اسلامی" است نگفت. از فساد سران حکومت تا آنجا که می توانست گفت و راه نجات را نیز پیش پای آنها گذاشت.  

نگاه جمهوری اسلامی به کارگران و زنان

برای بررسی این موضوع لازم نیست دنبال متون تاریخی گشت, کافیست قرآن را با دقت خواند, تا اسلام واقعی را فهمید. چرا راه دور برویم, همین "حکومت جمهوری اسلامی" بهترین معیار برای شناخت واقعی اسلام است. حدود 40 سالیست که اسلام در ایران حکومت می کند. احکام شرعی, توسط شارعین مقدس پشت سر هم صادر و اجرا می شود تا عدالت الهی, در ایران همه را مجذوب خود کند. اسلام از همان ابتدای پیدایش ادعای حکمرانی و گسترش عدالت اسلامی بر تمام دنیا را دارد که هنوز درگیر جنگهای ارتجاعی فرقه های مختلف اسلامی در خاورمیانه است. در حال حاضر  ایران توسط حکومت اسلامی از نوع" ولایت فقیه" اداره می شود. لازم است برای روشن شدن موضوع تلنگری به حکومت جمهوری اسلامی زده شود. با توجه به تجربه چند ساله جمهوری اسلامی, به زبان ساده می توان گفت, حکومت اسلامی سه مخاطب اصلی دارد.

از ارتباط تلفنی" مکرون" و" روحانی" چه خبر

چهار دهه از ورود خمینی از پاریس به ایران میگذرد. در این چهل سال, جکومت چمهوری اسلامی, با سرکوب انقلاب شکوهمند 57  مردم ایران, کشور را در چنان باتلاقی گرفتار ساخته که خلاصی از آن تنها از طریق" انقلاب اجتماعی" میسر است. اولین پادرمیانی دولت فرانسه   ارسال و هدایت " خمینی" به  ایران بود. وقتی خمینی وارد ایران شد, گفت:" اقتصاد مال خر است." این جمله هدیه ای بود که خمینی از فرانسه با خود آورد. حاصل هدیه, شد, نابودی تولید , حراج و واگذاری منابع و امکانات عمومی  به دلالان و غارتگران جمهوری اسلامی و بین المللی, گسترش نئولیبرالیسم, اشاعه خرافات و تسلیم طلبی, کشتار و جنگ, اعدام و شکنجه, طناب دار و شلاق در میادین شهرها و در نهایت فقر و فلاکت  و بدبختی برای کارگران و زحمتکشان. دلالان, رانتخواران, غارتگران و... شدند دیپلمات. کشتی نفت خام سرگردان در مدیترانه, خلیج فارس و تنگه هرمز شد, جولانگاه انحصارات نظامی و امنیتی.

زمانیکه عمامه داران سر غنائم بهشتی بجان هم می افتند

مثالیست معروف:" قاطرها در سربالائی همدیگر را گاز می گیرند." این شده, حال و روز سران حکومت کاملا اسلامی جمهوری اسلامی. دعوا ظاهرا شده سر کاخ و عمارت سلطانی حاکمان متشرع, مراجع تقلید و ذوب شدگان در ولایت. متشرعین عاشق خصوصی سازی, بهشتی در گوشه ای از ایران بپا کرده اند. حال سر تقسیم غنائم پاچه همدیگر را می گیرند, دو دستی چسبیده اند به بهشت دنیوی و از خیر بهشت خدایشان گذشته اند.

حال ببینیم بهشتیان و جهنمیان جمهوری اسلامی چه کسانی هستند.

الف – بهشتیان جمهوری اسلامی.

بهشتیان جمهوری اسلامی ملایان و ذوب شدگان در ولایت از اقتدارگریان گرفته تا اصلاح طلبان هستند, سر منشا شان بر میگردد, به حوزه های غلمیه و هیاتهای موتلفه اسلامی به امامت خمینی, حال " خامنه ای" ولی فقیه و نایب امام زمان با اقتدار کامل, رواسای قوای بهشت, قضائیه, تشخیص مصلحت نظام و فرماندهان نظامی و امنیتی  و... را بطو مستقیم و روسای قوه مجریه و مجالس بطور غیر مستقیم انتصاب کند.

شکنجه و اعدام در زیر عمامه جمهوری اسلامی

قسمت چهارم: شکنجه های روحی

جمهوری اسلامی تنها حکومتیست در جهان, که توانسته بنام تعزیرات حکومتی" اسلامی" برگرفته از روایات و احادیث اسلامی بجا مانده از احکام قرون وسطائی از قبیل" شلاق, قطع عضو,  تجاوز, هتک حرمت و  شکنجه های روحی و روانی"  را بصورت قانون درآورد. "شکنجه" را با نام" تعزیرات" لباس مقدس پوشانده و توسط ولایت فقیه, مراجع تقلید و روحانیت شیعه در داخل ایران اجرا و در محافل بین المللی توسط نمایندگانی با یقه های آخوندی و ته ریشهای آنکارد شده توجیه کند.

جمهوری اسلامی تعزیرات اسلامی را بمثابه اهرم" سرکوب اعتراضات مردمی و ایجاد رعب و وحشت عمومی" مورد استفاده قرارداده, تا فعالان کارگری, سیاسی و اجتماعی و عقیدتی را زیر شکنجه وادار به سکوت نماید و با تحمیل مصاحبه دیکته شده بر فعالان سیاسی, اجتماعی و عقیدتی آنانرا به تسلیم وادارد. هر چند غیر واقعی و ظالمانه بودن مصاحبه ها برای همگان آشکار شده است, با این وجود اثرات مخرب روانی آن بجا می ماند. نمونه های ظالمانه اخیر آنرا بر فعالان کارگری و مدنی از جمله نماینده کارگران هفت نپه " اسماعیل بخشی" و مدافع حقوق کارگران" سپیده قلیان " می توان  مشاهده کرد. سپیده قلیان  با انتشار ویدئوئی توطئه رژیم را  برملا ساخت.  در ویدئوی پخش شده, شدت فشار روحی و روانی را در سپیده قلیان بوضوح می توان دید, تا آنجا که وی با وجود خطرات جدی, با شهامت تمام دست به انتشار آن زد.

شکار کدام جاسوسان

اخیرا جمهوری اسلامی  ویدئو نمایشی با نام شکار جاسوسان امریکا منتشر کرد. سخنگوی قوه قضائیه با آب و تاب حکایت از اعدام برخی از عوامل نفوذی" داخلی" خبر داد. خبری بسیار مبهم که تنها می تواند مورد استفاده تبلیغی در داخل ایران قرارگیرد. جاسوسان و پدیده جاسوسی در عرف به افراد و یا تشکیلاتی گفته می شود که برعلیه منافع ملی  سازماندهی شده و اطلاعات امنیتی, اقتصادی, نظامی و... را در اختیار کشورها و یا دولتهای بیگانه قرار می دهد. جمهوری اسلامی از اولین روز پیدایش, خود بصورت مخفی رسالت جاسوسی علیه انقلاب را به عهده گرفت و وارد معامله شد.

ظریف میگوید, مردم در ایران از سرطان و... میمیرند

بعد از اعلان احتمال تحریم وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی, ظریف در مصاحبه با نیویورک تایمز گفت: هرکس که مرا می شناسد میداند که من یا خانواده ام ملکی در خارج از ایران نداریم. در ادامه می گوید, من شخصا حتا حساب بانکی هم در خارج از ایران ندارم." ظاهرن ادعای وی برای برخی در داخل می تواند تا حدودی آرام کننده باشد, اما کمتر کسیست که نداند سران حکومت و مدیرانش, هرکدام در خارج از ایران,حسابهای بانکی , ملک, سهام و....دارند. مسلما ظریف از جمله کسانیستکه از اوضاع جهانی باخبر است و سیگنالهائی برای احتمال توقیف حسابهای اشخاص مرتبط با جمهوری اسلامی دریافت کرده است. بنابراین موجودی حسابها و سهام خود را بنام اعضای خانواده, شرکتها و یا افرادی مطمئن انتقال و حسابهای شخصی خود را مسدود کرده است. جمهوری اسلامی مدعیست که در دور زدن تحریها متخصص شده و یکی از روشهای دورزدن همان خرید سهام و حسابهای بانکی و تاسیس شرکتها بنام فرزندان و نزدیکانشان است.  

ترامپ می گوید, انگشتش را از روی ماشه بخاطر نجات 150 نفر برداشت

بعد از سرنگونی یکصد میلیون دلاری" پهباد جاسوسی" امریکا در آبهای دریای عمان, رجز خوانیهای مستانه دوطرف, منطقه, بخصوص خلیج فارس و تنگه هرمز, در حالت انفجاری قرار گرفته است. ترامپ رئیس جمهور امریکا روز جمعه 31 خرداد در پیام توئیتری اعلام کرد:" شب گذشته برای حمله متقابل به سه موضع مختلف, دستمان روی ماشه بود اما وقتی پرسیدم چند نفر جان می بازند یک ژنرال پاسخ داد 150 نفر, قربان." از ادعای مصلحتی" انساندوستانه" ترامپ, با توجه به چنایات ضد بشری در افغانستان, عراق, لیبی, سوریه و یمن که با دخالت مستقیم یا غیر مستقیم ارتش امریکا در جریان هست,بگذریم, از واقعیتی کاملن جدا از جان یکصدوپنجاه نفر حکایت دارد . با این وجود ادعای ترامپ در مورد  حمله به نقاطی  در درون ایران, کاملا درست بنظر می آید, اما عاملی که باعث شد, انگشتش را از روی ماشه بردارد قابل بررسی است.

نخست وزیر ژاپن در نقش اسب تراوای قرن بیست و یکم

روز چهارشنبه نخست وزیر ژاپن برای میانجیگری بین امریکا و جمهوری اسلامی, بهمراه هیاتی وارد تهران شد. بعد از دیدار با روحانی, روز پنجشنبه با خامنه ای دیدار کرد.  همزمان  با دیدار وی با خامنه ای, دو نفتکش که یکی از آنها متعلق به کشور ژاپن بود, مورد حمله قرار گرفت. حمله به نفتکشها در دریای عمان بار دیگر امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را در محافل بین المللی تحت شعاع قرار داد. پمپئو وزیر امورخارجه امریکا در کنفرانس خبری پنجشنبه 24 خرداد, گفت:

"تحلیل دولت امریکا این است که ایران مسئول حملات امروز در دریای عمان است, این حملات تهدیدی به امنیت و صلح جهانی, حمله ای خشن علیه آزادی حرکت و خارج کردن از اوضاع غیر قابل قبولی از تنشها از سوی ایران است." او با این موضعگیری ماموریت شینزه آبه را شکست کامل میانجیگری ارزیابی می کند.

امریکا با میانجیگری " شینزو آبه" هدف مشخصی, " تدوین توافقنامه جدید بر اساس 12 ماده ای وزارت امورخاجه " و لغو

کارگران و زحمتکشان ایران می گویند" نه جنگ می خواهیم , نه تسلیم

بحران سیستم سرمایه داری به چنان مرحله ای رسیده که نه جنگ و لشگرکشی, نه تحریمهای اقتصادی, هیچکدام نمی تواند, از مرحله گذار سرمایه داری به سوسیلیسم جلوگیری کند. اظهار نظر "ترامپ" رئیس جمهور امریکا  در ژاپن بعد از این همه تناقض گوئی نشان داد که سرمایه داری در مرحله تثبیت نئولیبرلیسم, حتا از استراتژی مرحله ای تهیست و مجبور است از تاکتیکهای روزمره متناقضی استفاده کند. یک روز مسئله کره را پیش می کشد و روز دیگر جنگ تجاری با چین, حالا دفع خطر جمهوری اسلامی را در دستور روز قرار داده است. " ترامپ", علی رغم تهدید به نابودی ایران,  تروریست نامیدن مردم ایران, استقرار ناوها و هواپیماهای بمب افکن در محدوده خلیج فارس و اعزام 1500 نفر نیروهای نظامی تازه نفس به خاورمیانه, گفت:

 " ایران با همین رهبران موقعیت تبدیل شدن به کشوری بزرگ را دارد. می‌خواهم به صراحت بگویم که ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم, ما به دنبال جلوگیری از تسلیحات هسته‌ای هستیم."

شیپور جنگ را تنها با قدرت شوراها می توان خفه کرد

تحولات اخیر در کشمکشهای امریکا و جمهوری اسلامی به مراحل حساس و خطرناکی نزدیک شده است.  در سالروز خروج امریکا از برجام, ترامپ رئیس جمهور امریکا, تحریمای اقتصادی را به صنایع فولاد, آهن, آلومینیوم و مس گسترش داد.  جمهوری اسلامی نیز در بیانیه شورایعالی امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد:

" جمهوری اسلامی ایران در مرحله فعلی دیگر خود را متعهد به رعایتِ محدویت های مربوط به نگهداری ذخائر اورانیوم غنی شده و ذخائر آب سنگین نمی داند. به کشورهای باقی مانده در برجام شصت روز فرصت داده می شود تا تعهدات خود به ویژه در حوزه های بانکی و نفتی را عملیاتی نمایند."  این بیانیه بنوعی از تائید تحریم هر نوع فعالیت هسته ای ایران از طرف امریکا حکایت دارد و چیزی جز یک ادعای پوچ و بی معنی نیست و تنها می تواند جنبه تبلیغات داخلی داشته باشد.  اما قید شصت روز مهلت در بیانیه بر خلاف انتظار جمهوری اسلامی با عکس العمل قاطع سه کشور اروپائی روبرو گردید و همزمان با رد مهلت یاد شده, خواستار پایبندی جمهوری اسلامی بر مفاد توافقنامه برجام و عدم فعالیتهای موشکی شدند.

دلالان که حاکم شوند, انسان هم, تبدیل به کالا می شود

در جوامع متعارف, کالا به محصولات تولیدی گفته میشود که برای رفع نیاز انسان  در بین مردم, مورد معامله قرار میگیرد. این  کالاها می توانند مصرفی باشند مثل: " مواد خوراکی و یا لوازم خانگی و وسایل ایاب و ذهاب و...." و یا کالاهای واسطه ای که مجددن در جریان  تولید  قرار گرفته و بطور مستقیم, یا غیر مستقیم موجب تولید کالاهای دیگری می شوند.مانند: " مواد اولیه , ماشین آلات تولیدی و...."

جمهوری اسلامی نظامیست سرمایه داری و  حاکمان آن شامل  دلالان " شارع" و رانتخواران است که با تولید کاملا بیگانه هستند. رانت خواری و دلالی برجامعه مسلط و به چنان مرحله ای رسیده که حتا انسان و اعضای بدن  به کالا تبدیل شده و  در بازار دلالی خرید و فروش می شوند. از قبیل:" دختران نابالغ ,اعضای بدن انسان زنده و اعتقادات و فرائض مذهبی و همچنین ارزهای خارجی و.. " به چند نمونه می توان اشاره کرد.

کلیه گروهای شبه نظامی از جمله "حشدالشعبی" باید بیدرنگ از ایران اخراج شوند

ورود نیروهای شبه نظامی" شیعه" حشدالشعبی, حرکت النجبا و حزب اله لبنان به استانهای سیل زده, بخصوص خوزستان, با توجه به بافت مذهبی استان, مردم را بشدت خشمگین وآنها را از شعله ور شدن آتش جنگ مذهبی" شیعه و سنی" و دخالت کشورهای منطقه در ایران نگران کرده است. رشد نارضایتی های مردم از عوافب ناگوار سیل و عدم رسیدگی به مشکلات مردم سیلزده مناطق سیلزده را به التهاب آورده است. خشم مردم و عدم پاسخگوئی به نیازهای سیلزدگان و دعوت از گروهای شبه نظامی حشدالشعبی و... نگرانی برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و بدنه سپاه و بسیج را آشکار کرده است. هرچند سردمداران رژیم ادعا میکنند این نیروها برای کمک به سیلزگان وارد ایران شده اند اما نحوه ورود, وسایل استتار شده همراهشان و طرز استقبال نشان می دهد که این نیروها ماموریتی جز سرکوب اعتراضات مردمی و  تشدید اوضاع نابسامان داخلی ندارند, حتا حضور آنها خاطره جنایات ضد بشری داعش و نابودی هزاران انسان در عراق و سوریه را در ذهن هر انسانی زنده می کند.

ترامپ در بیانه ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تروریستی اعلام کرد

دوشنبه 19 فروردین برابر با 8 آپریل, رئیس جمهور امریکا با صدور بیانیه ای, "سپاه پاسداران انقلاب جمهوری اسلامی را سازمان تروریستی نامید." متعافب آن شورای امنیت جمهوری اسلامی در بیانیه ای " رژیم ایالات متحده آمریکا را «دولت حامی تروریسم " و " فرماندهی مرکزی آمریکا موسوم به سنتکام " و تمامی نیروهای وابسته به آن را " گروه تروریستی" نامید.

امریکا با طرح این بیانیه  بدنبال تداوم اتوریته خود در خاورمیانه است و خواستارپذیرش بدون قید و شرط بیانیه 12 ماده ای وزارت خارجه, توسط جمهوری اسلامی و خروج تمامی  نیروهای نظامی و شبه نظامی رژیم جمهوری اسلامی از کشورهای عراق , سوریه, لبنان و.. و عدم دخالت مذهبی و سیاسی در امور کشورهای منطقه و در نهایت پذیرش اسرائیل بعنوان ژاندارم منطقه است.

بارانی که می توانست دشتها را سیراب کند

باران سال نو که می توانست دشتها و بیابانها را سیراب و سفره های آبهای زیر زمینی را بارور کند, باعث مرگ دهها نفر از مردم رنجدیده شد. استان گلستان را پژمرده و شیراز را در هم کوبید. بسیاری از مردم شهرها و روستاها آواره و بی خانمان شدند. در این وانفسا, رئیس جمهور حکومت اسلامی در جزایر کیش و قشم و استاندارش در خارج از کشور به معاملات شخصی مشغول و ولی فقیه در گوشه ای آرامیده است. مردم محاصره شده در سیل, بعینه دریافتند که جمهوری اسلامی نه تنها کاری نمی خواهد انجام دهد, بلکه در فکر غارتگریهای بعد از فاجعه هست. بانکهای اسلامی سودهای سرشار بعد از وام را چرتکه می اندازند و دندان طمع به اموال باقی مانده آنان دارند. این است نتیجه 40 سال حکومت غارت و چپاول.  مردم دریافتند که با وجود جمهوری اسلامی نه از حاکمان غارتگر در امانند و نه راه نجاتی از عوارض طبیعی دارند. بارانی که می توانست بعد از این همه خشکسالی نعمتی باشد تبدیل به عذاب شد. با این وجود مردم شجاعانه به کمک هم شتافتند و از دامنه خسارت جانی بیشتر, جلوگیری کردند. مردم دریافتند که  راه مبارزه با عوامل طبیعی و غارتگریهای جمهوری اسلامی تنها در اتحاد و همبستگی و تشکیل شوراها ی مردمی و اداره کشور توسط شوراهاست.

ابراهیم رئیسی رئیس قوه قضائیه اسلامی می شود

محسنی اژه‌ای معاون اول و سخنگوی قوه قضاییه گفت:" بنده به نظام بدهکار هستم و باید به نظام خدمت کنم و حتما در دوره بعدی ریاست قوه قضاییه هم به رییس جدید آقای رییسی  و قوه قضاییه کمک خواهم کرد." اژه ای با شناختی که از قوانین شرع و عواقب بی اطاعتی از فرامین ولی فقیه دارد, اطاعت بی چون و چرای خود را از رئیس جدید قوه قضائیه پیشاپیش اعلام می کند.

از آنجاکه قضاوت در جمهوری اسلامی بر اساس فقه و روایت اسلامی تعیین و قائم به ولایت مطلقه فقیه است, جای تعجب ندارد که رئیس قوه قضائیه از طرف خامنه ای  " نایب امام زمان " انتصاب شود. اگر هم کسانیکه در تعیین وی برای ریاست قوه اسرار کردند, خارج از دایره" بیت رهبری" رژیم قرار ندارند. ولی چرا رئیسی که یکی از عاملان  اصلی کشتار وحشیانه زندانیان سیاسی در سال 1367 با فتوای مستقیم خمینی "نایب سلطنت امام زمان"  بود و هزاران زندانی را در دادگاهای قرون وسطائی به کام مرگ کشاند و با وجود افشای کشتار وحشیانه جمهوری اسلامی, نه تنها مردم ایران انزجار خود را ازعمل وحشیانه رژیم اعلام کردند, بلکه افکار آگاه جهان نیز انگشت به دهان ماندند, با تاخیر انجام شد؟ این تاخیر می تواند دلایل مختلفی داشته باشد که از حوصله این نوشته خارج است.

ظریف وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی نرفته برگشت

در پست اینستاگرامی, ظریف نوشته بود." از بزرگواری مردم عزیز و دلاور ایران و مسئولین محترم در 67 ماه گذشته بسیار سپاسگزارم . از ناتوانی برای ادامه خدمت و تمام کاستی‌ها و کوتاهی‌ها در دوران خدمت صمیمانه پوزش میخواهم. شاد و سربلند باشید."  این پست بیشتر به بازیهای شناخته شده رژیم شباهت دارد تا به یک استعفا نامه . بعد از این پست گمانه زنیهای مختلفی در درون رژیم و حتا در میان محافل سیاسی داخل و خارج صورت گرفت. برخی ابراز خوشحالی کرند و سرود لغو برجام و شروط چهارگانه اروپا را سر داد. برخی در ماتم فرو رفتند و با وجود قاسم سلیمانی در ملاقات با رئیس جمهور سوریه, رژه پاسداران را در خیابانها پیشبینی کرند. برخی منابع رسمی دولتی هم استعفا را در کل تکذیب و برخی نیز اوج بحران را دیدند و منتظر سرنگونی رژیم شدند.

اهداف امریکا و اسرائیل از کنفرانس ورشو چه بود

مایک پمپئو رور چهارشنبه 17 بهمن " شش فوریه" در گفتگوئی گفت:" برنامه دولت ترامپ زمینه ایجاد یک پیمان نظامی علیه ایران است." این جمله, استخوان بندی کنفرانس ورشو که در مورخه 13 و 14 فوریه" 24 و 25 بهمن"   با عنوان صلح, ثبات و امنیت خاورمیانه در ورشو برگذار شد را تشکیل می دهد. سخنرانیهای نتانیاهو و معاون ترامپ و  همچنین اظهار نظر شرکت کنندگان کشورهای جنوبی خلیج فارس نشان داد که سیاست جدید خاورمیانه ای امریکا وارد فاز عملی شده است . هر چند این کنفرانس نتوانست به راهبرد مشخصی دست یابد ولی توانست موجودیت چنین برنامه ای را به جهان ابلاغ نماید.  

 واقعیتهای موجود در رفتار امریکا و فشار ترامپ بر تغییر روابط بین المللی و وجود بحرانهای  داخلی امریکا و کشورهای اروپائی نشان می دهد که جهان سرمایه داری با بحران ساختاری روبروست. ژاندارمی خاورمیانه بعد از سرنگونی شاه دچار آشفتگی شد. بعد از حمله امریکا به افغانستان و اشغال مستقیم عراق در سال 2003 توسط امریکا و حمله نظامی به کشور لیبی و جنگ داخلی سوریه بحران منطقه, ابعاد وسیع و لاینحلی بخود گرفت. غارت و چپاولگری انحصارات نظامی مردم منطقه را در فقر و فلاکت انداخت و میلونها انسان کشته و آواره شدند. منطقه جولانگاه باندهای مافیائی نظامی شد و امنیت منطقه بطور کلی از بین رفت.

مبادله نفت و گاز در مقابل غذا و دارو با عراق

عبدالناصرهمتی رئیس بانک مرکزی و رئیس شورای پول و اعتبار جمهوری اسلامی براساس توافق انجام شده با عراق گفت:" صادرکنندگان ایرانی می‌توانند از طریق بانک‌های عراقی فعالیت کنند و در همین راستا نیز بانک‌های ایرانی می‌توانند در بانک‌های عراقی حساب دیناری داشته باشند." او همچنین در توضیح نحوه اجرا گفت:" طبق توافق انجام شده, قرار است بانک مرکزی ایران حسابهای یوروئی و دیناری را داشته باشد و مبادلات گاز و نفت با این حسابها انجام شود."

کارگران می گویند: شکنجه و نمایش تلویزیونی جنایتیست ضد بشری

جمهوری اسلامی با انتشار ویدئوئی حاصل از شکنجه و تهدید, از کارگران هفت تپه و فعالن کارگری اوج دشمنی خود  را با کارگران نشان داد.  حربه ای بس ضد انسانی که توانست انقلاب شکوهمند مردمی 1357 را به انحراف و غارتگران و شکنجه گران را بقدرت برساند, بسیاری از کارگران, فعالان کارگری و روشنفکران زیر شکنجه به شهادت رسیدند و تشکیلات کارگری و سازمانهای سیاسی متلاشی شدند. سناریوی شکست خورده ای که جدیدا در مورد  کارگران هفت تپه به اجرا گذاشته شد, نفرت عمومی را بر انگیخت و ماهیت ارتجاعی رژیم را بیش از پیش نشان داد.  

قانون شریعت, کارگران را برای "نان, کار و شورا" به" شلاق, شکنجه و زندان" محکوم می کند

قانون قضاوتیکه باید بر چگونگی مقابله با ناهنجایهای اجتماعی داوری کند در جمهوری اسلامی مبدل به مسئله امنیتی و حفظ غارتگریهای جمهوری اسلامی شده است. کارگران در اذای درخواست حقوق معوقه اشان شکنجه و زندانی می شوند. افرادی بدلیل فقر و نداری, با دزدیدن یک گوسفند دست و پایشان قطع می شود. کارگربرای ابراز عقیده خود, علیه بیدادگری حکومت اسلامی زیر شکنجه پرپر می شود و روشنفکران و فعالین مدنی و محیط زیست زیر شکنجه کشته می شوند. زنان سنگسار می شوند. در مقابل غارتگران اموال عمومی و ژنهای برتر مسلمان در حاکمیت نشسته و حکم می رانند و میلیاردها تومان و دلار از اموال عمومی غارت شده را در بانکهای  داخل و خارج به ودیعه می گذارند. این چنین است نمای قضاوت در جمهوری اسلامی.