gallery image

20 January 2019

کارگران می گویند: شکنجه و نمایش تلویزیونی جنایتیست ضد بشری

جمهوری اسلامی با انتشار ویدئوئی حاصل از شکنجه و تهدید, از کارگران هفت تپه و فعالن کارگری اوج دشمنی خود  را با کارگران نشان داد.  حربه ای بس ضد انسانی که توانست انقلاب شکوهمند مردمی 1357 را به انحراف و غارتگران و شکنجه گران را بقدرت برساند, بسیاری از کارگران, فعالان کارگری و روشنفکران زیر شکنجه به شهادت رسیدند و تشکیلات کارگری و سازمانهای سیاسی متلاشی شدند. سناریوی شکست خورده ای که جدیدا در مورد  کارگران هفت تپه به اجرا گذاشته شد, نفرت عمومی را بر انگیخت و ماهیت ارتجاعی رژیم را بیش از پیش نشان داد.  
جمهوری اسلامی باید بداند طبقه کارگر و سایر زحمتکشان به چنان آگاهی طبقاتی و اجتماعی رسیده اند که با چنین حیله هائی نمی توان احساسات آنان را نسبت به پیشروان خود جریحه دار کرد. رژیم باید بداند ارزشهای انسانی و اجتماعی بر احساسات فردی قهرمان پروری کور غالب شده و آگاهی اجتماعی عرصه را بر شکنجه گران تنگ کرده است. جمهوی اسلامی باید بداند چنین شیوه های قرون وسطائی دیگر نمی تواند غارتگریها را تداوم و از اعتراضات کارگری و مردمی جلوگیری کند. نمایش بغایت ظالمانه علیه اسماعیل بخشی نماینده کارگران هفت تپه , نجاتی و سپیده قلیان فعال اجتماعی و طرفدار حقوق کارگر و همچنین دیگر کارگران تنها توانست واقعیت ددمنشانه شکنجه گران را بنمایش گذاشته و عزم کارگران را در راه احقاق حقوق طبقاتی و اجتماعی مصممتر ساخت. در اینجا لازم است به نکاتی اشاره شود.
الفت – نمایش نتوانست خدشه ای در آلترناتیو کارگری "هفت تپه" وارد کند.
اعتراضات آگاهانه کارگران چنان عرصه را بر رژیم تنگ کرده که رژیم را مجبور ساخت تا به چنین نمایش مسخره ای برای انحراف افکار عمومی از مبارزات کارگری دست زند و اعتراضات بحق کارگران را علیه منافع عمومی جلوه دهد. غافل از اینکه آلترنایو مطرح شده از طرف کارگران هفت تپه به نمایندگی اسماعیل بخشی چنان در جامعه ریشه دوانده که حتا بچه های کارگران و دیگر زحمتکشان سرود اداره شورائی و برابری و عدالت اجتماعی را در مدرسه خانه سر می دهند. این شو تلویزیونی نه تنها خللی در مبارزات کارگران ایجاد نکرد بلکه آنها را در راه پیشبرد چنین اهدافی مصمم تر ساخت وحقانیت شعارهای کار, نان , اداره شورائی و علیه خصوصی سازی را اثبات کرد.
ب – تنفر عمومی از شکنجه و شوهای تلویزیونی
برعکس دوره های قبل که افکار عمومی نسبت به شوهای تلویزیونی زیر شکنجه چندان حساسیتی از خود نشان نمی داد اینبار افکار عمومی طغیان کرد و انزجار خود را از شکنجه و شو تلویزیونی اعلام و به حمایت از قربانیان شکنجه برخاست و خواستار تعقیب و محاکمه شکنجه گران شد. بلوغ اجتماعی و حوادث کارگری اخیر نشان داد که دیگر شکنجه, کارگران و سایر زحمتکشان, بی پاسخ نخواهد ماند و کارگران و مردم زحمتکشی که برای حقوق از دست رفته خود و نان سفره خانواده اشان برخاسته اند مورد حمایت قرار خواهند گرفت.
پ _ ریزش ترس از کمونیست و رشد نفرت ار حکومت اسلامی
سایه ترش و وحشتی که سالها از ایده برابری و کمونیست در جامعه سایه افکنده بود با نمایش تلویزیونی  بکنار زده شد. و با متهم کردن نمایندگان کارگران به اندیشه کمونیستی افق روشنی را در میان کارگران و سایر زحمتکشان گشود. جمهوری اسلامی بطور ناخواسته نشان داد که منافع کارگران و زحمتکشان در اندیشه های کمونیستی قابل دستیابیست. رژیم که شعارهای " شورا, کار, نان و مالکیت عمومی" کمونیستی و شرک می نامد, به دشمنی با خواسته های کارگران برخاسته و بشدت نهاادهای کارگری را سرکوب می کند. کارگران می گویند:" ما که خودمان همان حرف های آنها را میزنیم, هم میخواهید پیش خودمان خراب کنید. "  کارگران از خود می پرسند اگر اداره شورائی و برابری و عدالت اجتماعی در کمونیست است چرا نباید اندیشه کمونیست را پذیرفت. هر چند جمهوری اسلامی سعی داشت, با وابسته نشان دادن نمایندگان کارگران به تشکلهای سیاسی" کمونیستی" بذر بدبینی و جدائی را در بین کارگران کاشته و سرکوب کارگران را تسهیل کند, اما ناخواسته موجب شد که کارگران به حقانیت مبارزه پی برده و همبستگی عمیق خود را با قربانیان شکنجه اعلام دارند.
پ – نفرت مردم از شکنجه و توطئه تلویزیونی.
آنچه که مسلم است کارگران و زحمتکشان شکنجه را به هر شکل " قانونی, غیر قانونی , ویدئوئی و..." وحشیانه, غیر انسانی ومطرود میشمارند. قضاوت آنان در مورد نمایندگانشان و همه فعالان کارگری و اجتماعی به عملکرد و دیدگاه آنان قبل از شکنجه است. کارگران میگویند ما نماینده انتخاب نکردیم که شاهد شکنجه و اقرارهای ناخواسته از آنها باشیم. ما آنها را برای پیشبرد اهداف و خواسته های خود انتخاب کردیم نه برای قضاوت مقاومت آنها در زیر شکنحه های وحشیانه و قرون وسطائی. مردم میگویند آنهائیکه در زیر شکنجه نتوانستند طاقت بیاورند نه تنها آنها را مقصر نمی دانیم بلکه به مقابله با شکنجه گران برخواهیم خاست و شکنجه گران را رسوا و به محاکمه خواهیم کشاند و شکنجه شدگان را قربانیان بی عدالتی و ظلم دانسته و آنان را در آغوش گرم خواهیم فشرد.
زنده باد کارگران و سایر زحمتکشان
نابود باد شکنجه و زندان
زنده باد شوراهای کارگری و مردمی
برقرار باد آزادی, برابری و عدالت اجتماعی 

No comments:

Post a Comment