روزی نیست که خبری زجرآور از گوشه و کنار کشور به گوش نرسد.
تصور اینکه, ازدیاد چنین خبرهائی, به یک روال عادی و پایدار تبدیل شود, بسیار
وحشتناک و زجرآور است. بچه مدرسه ای" خانواده فقیر" از نداشتن حداقل
امکانات آموزشی, خود کشی می کند. کارگران زندانی, شکنجه, و شلاق زده می شوند. مادر
بلوچی برای سیراب کردن بچه هایش مجبور به هم آغوشی با مرد غریبه میشود. محرومین از
عدم تامین حداقل مایحتاج زندگی و سرپناه به قبرستانها و آلونکها پناه می برند.
فقرا از توان تامین هزینه های بیمارستان, دوا و دکتر عاجز و در خیابانها جان می
دهند. بیمارستانها جای امنی برای مریضان نیست. بیکاری و فقر زندگی میلیونها انسان
را در معرض نابودی قرار داده است.
ویدئوئی که در ذیل مشاهده می کنید, مصداق شکنجه و کشتار در ملاء عام است. بنا به گفته معاون امنیتی و انتظامی فرماندار مشهد:" پلیس برای پایان دادن به نزاع خانوادگی و درگیری بین مرد جوان و پدرزن در محل حاضر شده بود." اما دخالت پلیس" استان خراسان رضوی" در ماجرای اختلاف خانوادگی به شکنجه و مرگ در ملاء عام ختم می شود. مهرداد سپهری" جوان مذبور" با دستبند به ستون بسته و در حضور مردم شکنجه و کشته می شود. حال سوال این است که چرا نیروهای سرکوبگر رژیم" درهر لباسی" جرات پیدا کردند, به هر جنایتی دست یازند؟ این مسئله را می توان به شرح زیر بیان کرد.