نخست وزیر ژاپن در نقش اسب تراوای قرن بیست و یکم

روز چهارشنبه نخست وزیر ژاپن برای میانجیگری بین امریکا و جمهوری اسلامی, بهمراه هیاتی وارد تهران شد. بعد از دیدار با روحانی, روز پنجشنبه با خامنه ای دیدار کرد.  همزمان  با دیدار وی با خامنه ای, دو نفتکش که یکی از آنها متعلق به کشور ژاپن بود, مورد حمله قرار گرفت. حمله به نفتکشها در دریای عمان بار دیگر امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را در محافل بین المللی تحت شعاع قرار داد. پمپئو وزیر امورخارجه امریکا در کنفرانس خبری پنجشنبه 24 خرداد, گفت:

"تحلیل دولت امریکا این است که ایران مسئول حملات امروز در دریای عمان است, این حملات تهدیدی به امنیت و صلح جهانی, حمله ای خشن علیه آزادی حرکت و خارج کردن از اوضاع غیر قابل قبولی از تنشها از سوی ایران است." او با این موضعگیری ماموریت شینزه آبه را شکست کامل میانجیگری ارزیابی می کند.

امریکا با میانجیگری " شینزو آبه" هدف مشخصی, " تدوین توافقنامه جدید بر اساس 12 ماده ای وزارت امورخاجه " و لغو

تحریمها مرحله به مرحله را دنبال می کرد. از آنجا که ترامپ و جمهوریخواهان, امیدی بر موفقیت راههای دیپلماتیک و تحریمهای اقتصادی ندارند, از سیاست اسب تراوا استفاده کردند. دولت امریکا همزمان با پیش راندن نخست وزیر ژاپن, بعنوان" میانجی" خود را برای فاز نظامی آماده می کرد. جمهوری اسلامی به امید ادامه معاملات مخفی سعی کرد از طریق شینزو آبه به تجدید قراردادها نفتی با ژاپن برسد تا زمینه  داخلی برای امضا توافق نامه آماده شود, غافل از اینکه دولت ترامپ بدون لغو تحریمها, سعی دارد هر چه سریعتر پروسه میانجیگری را خاتمه و مذاکره مستقیم را عملی کند و در غیر اینصورت وارد فاز نظامی شود. اهداف امریکا از انتخاب آبه بعنوان میانجی را به دو قسمت می توان تقسیم کرد.

الف – پیروزی ماموریت " شینزو آبه".

در صورت پاسخ مثبت به خواسته های امریکا " 12 ماده ای" و اعلان موافقت علنی از طرف جمهوری اسلامی" خامنه ای" برای  پیشبرد توافقنامه جامع مورد نظر دولت امریکا, پیروزی بزرگی برای ترامپ به ارمغان می آورد. ژاپن نیز می توانست بجای اروپا, از قراردادهای نفت در مقابل غذا بهره مند شود.

ب – شکست ماموریت " آبه".

همانطور که انتظار میرفت این ماموریت با دلایل بسیار مشخص با شکست مواجه شد. با اعلام موضع خامنه ای در مخالفت با مذاکره با شخص ترامپ, سیاست اسب تراوا با حملات مشکوک به نفتکشها در دریای عمان وارد مرحله بسیار خطرناکی شد.

خامنه ای  در دیدار با نخست وزیر ژاپن گفت:

" ما در حسن نیت و جدی بودن شما تردیدی نداریم اما در خصوص آنچه از رئیس جمهور امریکا نقل کردید, من شخص ترامپ را شایسته مبادله هیچ پیامی نمیدانم و هیچ پاسخی هم به او ندارم و نخواهم داد."

همانگونه که موضعگیری خامنه ای نشان می دهد, خامنه ای مشتاقانه به تمامی پیغام ترامپ  گوش داده, اما برخلاف انتظار خامنه ای نه تنها انتظارات امریکا تعدیل نشده, بلکه زمان چانه زنی را هم پایان یافته می بیند. بنابر این از جواب کتبی شانه خالی کرده و هرگونه مذاکره و دیدار با ترامپ را رد می کند.

شرکت ردیابی نفتکشها " کپلر" می گوید:" کشتی" آلتر فرانت" متعلق به نروژ که حامل هفتاد و پنج هزار تن نفتا" نوعی محصول نفتی" از قطر به مقصد تایوان بود و کشتی" کوکوکا کاریجس" ژاپن با بار متاندل" نوعی محصول پتروشیمی" عربستان سعودی در دریای عمان مورد حمله قرار گرفتند." این گزارش می تواند کشورهای مختلف را در موقعیت حساسی قرارداده و آنها را به موضعگیری بر علیه تهدیدات دریائی و خطر انتقال  آزاد نفت بکشاند. وزیر امور خارجه امریکا با توجه بدین مسئله, بدون درنگ مسئولیت این حمله را, در کنفرانس مطبوعاتی و بدون ارائه سند و مدرک قابل قبول به ایران منتسب  و متعاقبا, امریکا موضوع نفتکشها را به سازمان ملل می کشاند. استدلالی که پشت این ادعا خوابیده جنان بی محتواست  که هر نظاره گر را به تعجب وامیدارد. حتا فیلم ویدئوئی انتشاریافته توسط امریکا نمی تواند به عنوان سند معتبر مورد ارزیابی قرار گیرد. مالک ژاپنی نفتکش کوکوکا می گوید: کارکنان کشتی گفته اند که ابتدا یک شی از آسمان به کشتی اصابت کرد و سوراخی ایجاد کرد و هنگام دومین اصابت چند تن از کارکنان در محل حاضر بودند. او همچنین می گوید, نقطه برخورد بالاتر از سطح آب بوده و نمی تواند مین یا اژدر باشد." اظهارات صاحب کشتی ادعای مین گذاری و فیلم ویدئوئی را زیر سوال می برد.

تحولات اخیر در دریای عمان و شدت تشنج  بین دولت امریکا و جمهوری اسلامی منطقه را دروضعیت بسیار بی ثباتی قرار داده و احتمال حمله نظامی از طرف امریکا بسیار جدی شده است. با موضعگیری مجدد ترامپ و تروریست نامیدن ملت ایران انتظار می رود که حمله احتمالی بسیار فراتر از حمله به کشتی ها در دریا و تاسیسات صنعتی و نظامی در دریا و  داخل ایران خواهد بود و ترکشهای آن می تواند کشورهای خارج از منطقه را بکام خود بکشاند و بحران جهانی را دامن زند.

 مردم ایران لازم است, بدانند, جمهوری اسلامی با سیاستهای ارتجاعی قرون وسطائی نه توان حل بحرانهای اجتماعی داخل  را دارد و نه توان دفاع در مقابل تجاوز خارجی .بنابراین مردم راهی جز مبارزه علیه جمهوری اسلامی و هرگونه تجاوز نظامی برهبری دولت امریکا ندارند. تنها در صورت  اتحاد, تشکل در شوراهای مردمی و خلع قدرت از جمهوری اسلامی است که امریکا نمی تواند به ایران حمله کند در صورت حمله در باطلاقی همچون ویتنام گرفتار خواهد شد. مردم باید همزمان با اعتراضات خیابانی علیه هرگونه جنگ و تجاوز, از مردم صلح دوست و مترقی جهان بخواهند در مقابل جنگ و جنگ طلبان دست به اعتراض بزنند.

نابود باد جنگ و خونریزی ننگ بر جنگ طلبان

زنده باد کارگران و زحمتکشان

برقرار باد حکومت شوراهای مردمی تنها آلترناتیو رهائی بخش