gallery image

31 May 2019

کارگران و زحمتکشان ایران می گویند" نه جنگ می خواهیم , نه تسلیم

بحران سیستم سرمایه داری به چنان مرحله ای رسیده که نه جنگ و لشگرکشی, نه تحریمهای اقتصادی, هیچکدام نمی تواند, از مرحله گذار سرمایه داری به سوسیلیسم جلوگیری کند. اظهار نظر "ترامپ" رئیس جمهور امریکا  در ژاپن بعد از این همه تناقض گوئی نشان داد که سرمایه داری در مرحله تثبیت نئولیبرلیسم, حتا از استراتژی مرحله ای تهیست و مجبور است از تاکتیکهای روزمره متناقضی استفاده کند. یک روز مسئله کره را پیش می کشد و روز دیگر جنگ تجاری با چین, حالا دفع خطر جمهوری اسلامی را در دستور روز قرار داده است. " ترامپ", علی رغم تهدید به نابودی ایران,  تروریست نامیدن مردم ایران, استقرار ناوها و هواپیماهای بمب افکن در محدوده خلیج فارس و اعزام 1500 نفر نیروهای نظامی تازه نفس به خاورمیانه, گفت:
 " ایران با همین رهبران موقعیت تبدیل شدن به کشوری بزرگ را دارد. می‌خواهم به صراحت بگویم که ما به دنبال تغییر رژیم نیستیم, ما به دنبال جلوگیری از تسلیحات هسته‌ای هستیم."

این اظهارات جدا از بحران داخلی امریکا و ناتوانی امریکا در کنترل بحران خاورمیانه و تدارک یک جنگ دیگر, حکایت از پیشرفت مذاکرات مخفی بین جمهوری اسلامی و امریکاست. ترامپ متوجه شده که آلترناتیوی بهتر از جمهوری اسلامی برای کدخدا وجود ندارد و در صورت حمله برای اشغال ایران, امریکا را در چنان باتلاقی گرفتار خواهد کرد که خلاصی از آن بسیار مشکل خواهد بود, لذا سعی دارد با تداوم فشارهای اقتصادی و تهدید تلافی نظامی, جمهوری اسلامی را بر مبنای 12 ماده پیشنهادی وزارت امورخارجه امریکا بپای مذاکره کشانده و سند تسلیم همه جانبه را به ملت ایران تحمیل کند.
علیرغم مذاکرت مخفی,رفت و آمدهای آشکار و پنهان سردمداران رژیم به عمان, عراق, آلمان, ژاپن و شام خوردن ظریف با نماینده پارلمان امریکا و پادرمیانی ژاپن به درخواست جمهوری اسلامی, خامنه ای در 12 اردیبهشت درمیان مدیران ارشد جمهوری اسلامی گفت:
" گزینه قطعی ملت ایران در مواجهه با دشمن , مقاومت در همه زمینه هاست, چرا که مذاکره با دولت کنونی امریکا سمّ مضاعف است, البته جنگی نخواهد شد بلکه برخورد, برخورد اراده هاست و در این زمینه, اراده ملت ایران و نظام اسلامی قوی تر از دشمن است و به فضل الهی این بار هم پیروز خواهیم شد."
خامنه, با این سخنرانی مشخص کرد که برخلاف گفته های خود مخالفتی با مذاکره ندارد, فقط از علنی شدن مذاکره وحشت دارد. خامنه ای انتظار دارد, توافق حاصل با دولت کنونی امریکا تا  انتخابات آینده و تغییرات احتمالی در هیات حاکمه امریکا مخفی نگه داشته شود. برخلاف خواسته خامنه ای, ترامپ انتشار علنی توافق را یک پیروزی بزرگ برای خود می داند و برای انتخابات بعدی بدان نیاز مبرم دارد.  
موضعگیریهای متناقض ترامپ برخلاف نظرات ارائه شده نباید در راستای پریشانگوئی ترامپ خلاصه کرد, بلکه  این شیوه بهترین راه حفظ قدرت سیاسی در جهت تحکیم قدرت نئولیبرالیسم است . موضعگیری افرادی همچون بولتون, پمپئو و ..  در جهت منافع طبقه حاکم امریکا و مکمل حرفهای ترامپ است و چیدن مهره های جنگ طلب حکایت ازپیشبرد منافع صنایع و بنگاهای مالی نظامی امریکا در مقطع کنونی است. "جان بولتون" یکی از مهره های حزب جمهوریخواه, حامی صنایع نظامی, متخصص توطئه و زمینه ساز درگیریهای نظامیست. در اشغال عراق" بولتون" و " دیک چینی" همرا با جرج بوش رئیس جمهور وقت امریکا نقش بسیار مهمی در زمینه چینی و تدارک حمله داشتند که بعد از سقوط صدام و اشغال کامل عراق نقش جان بولتون به انتها رسید . حال نقش " بولتون" و " پمپئو" در رابطه با ایران, ایجاد زمینه های لازم و تدارک حمله است. با وجود نیروهای شبه نظامی شیعه طرفدار جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و ادعای کشته شدن نظامیان امریکائی توسط شبه نظامیان طرفدار جمهوری اسلامی," جان بولتون" با ادعای دست داشتن جمهوری اسلامی در حمله به کشتی ها و نفتکشها در نزدیکی بندر" فجیره" امارات گفت: شاید هفته آینده شواهدی که نشان می دهد ایران پشت حمله ماه جاری میلادی به چند نفتکش در خلیج فارس است, به شورای امنیت عرضه شود."
حال با توجه به شدت بحران داخلی امریکا و بحرانهای لاینحل خاورمیانه, سوال این است که آیا ورود امریکا در جنگی دیگر در خاورمیانه, منافع شرکتهای نفتی, صنایع و بنگاههای مالی نظامی امریکا را تامین می کند؟  یا حفظ بحران موجود بین امریکا و کشورهای منطقه با جمهوری اسلامی می تواند منافع مورد نظر امریکا را تامین کند؟ آنچه که در مرحله کنونی قابل تصور است, تحریم نفتی ایران وحفظ وضعیت موجود در مقطع کنونی, منافع صنایع نفت امریکا را تامین می کند. بزرگ جلوه دادن خطر امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی, بهانه تقویت نیروهای نظامی  در خلیج فارس و پایگاههای نظامی امریکا در منطقه شد و همچنین میلیاردها دلار قراردادهای صنایع نظامی امریکا با عربستان و امارات, با دور زدن کنگره امریکا به اجرا گذاشته شد.
با این حال فاکتورهای دیگری نیز وجود دارند که خطر احتمالی حمله به ایران را تقویت می کند. عدم وجود ژاندارم قدرتمند در خاورمیانه می تواند بحرانهای نظامی منطقه را تشدید کند. اسرائیل در حال حاضر گرفتار اختلافات داخلی و سرگرم تحکیم موقعیت خود در سرزمینهای اشغالی فلسطینیان و بلندیهای جولا ن است. با این حال عملیات نظامی اسرائیل بر علیه پایگاههای نظامی وابسته به جمهوری اسلامی در سوریه می تواند, بحران جاری را تشدید و به درون مرزهای ایران کشیده شود.عربستان سعودی و موقعیت جغرافیائی آن  با وجود معادن سرشار نفت گذرگاه مشترگ تنگه هرمز از حساسیت بالائی برخوردار است و هم  می تواند از منبع مالی مهمی در کوتاه مدت برای تامین هزینه های حمله احتمالی امریکا باشد. عربستان سعودی سعی دارد با استفاده از اختلافات مذهبی" شیعه و سنی" و خطر دخالت جمهوری اسلامی, کشورهای عربی منطقه را حول سیاستهای خود جمع و تبلیغات علیه ایران را گسترش دهد. گسترش این تبلیغات میتواند دامنه بحران موجود را گسترش دهد.
مسئله بسیار مهمی که نباید از نظر دور داشت, تامین هزینه هاست,  آنچه که اعلام شده, نیروهای نظامی آمریکا برای حفاظت از کشورهای جنوبی خلیج فارس و تامین امنیت صدور نفت از تنگه هرمز, وارد منطقه شده اند. بنابراین تامین هزینه ها مالی در مرحله کنونی به دوش عربستان سعودی و کشورهای صادر کننده نفت قرار دارد. اگر وضعیت به حالت جنگی برسد, هزینه های سنگینی دارد که  پرداخت هزینه ها بدون شک با مشکل روبرو خواهد شد. بنابراین  پیش بینی می شود, در صورت حمله برخوردبسیار کوتاه مدت خواهد بود. از این زاویه می توان پیش بینی کرد که طرح موضوع در شورای امنیت بغیر از مقبولیت تدارک حمله , تحمیل هزینه بر دوش کشورهای دیگر از حمله کشورهای عضو ناتوست. با این وجود تصویب چنین قطعنامه ای  با وجود روسیه و چین بسیار بعید بنظر می رسد.
جمهوری اسلامی گرفتار همه جانبه بحرانهای اقتصادی, اجتماعی و ساختاریست, از درون در حال پاشیدن است بر خلاف ادعای واهی سران سپاه, نه می خواهد با کدخدای خود درگیر شود نه توان رویاروئی نظامی حتا در کوتاه مدت دارد. جمهوری اسلامی نه راه پیش دارد و نه راه پس,.بنابراین دو راه بیشتر ندارد یا سرنگونی یا تسلیم.  
ترامپ دریافته, آلترناتیوی بهتر از جمهوری اسلامی برای حفظ منافع امریکا وجود ندارد لذا وی سعی دارد با تداوم فشارهای اقتصادی جمهوری اسلامی را بر سر میز توافق بکشاند. در غیر اینصورت, حمله به ایران,  میتواند عواقب بسیار ناگواری بوجود آورد و امریکا را در چنان باتلاقی گرفتار نماید که خلاصی از آن کل سرمایه داری را به چالش خواهد کشد.
ادامه تحریمهای اقتصادی و حالت نه جنگ و نه صلح, هر دوی اینها, زندگی را برای مردم طاقت فرسا ساخته و راهی جز مقابله با تحریمهای اقتصادی و مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی پیش روی مردم نگذاشته است. کارگران و زحمتکشان باید برای کسب آزادی, برابری و عدالت اجتماعی بپا خاسته و با یجاد شوراهای مردمی " تنها  آلترناتیو مردمی" پرچم سوسیالیسم را برافراشته و به فقر, گرانی, بیکاری, بیعدالتی و حکومت مذهبی پایان داده و دولت امریکا را به عقب نشینی وادارند.
زنده باد شوراهای مردمی    برقرار باد سوسیالیزم
نابود باد جنگ و غارتگری 

1 comment: