روزه خوانی روحانی در سازمان ملل

امسال مجمع عمومی سازمان ملل, اوج بحران سیستم سرمایه داری را بنمایش گذاشت. روحانی فرستاده ولی فقیه در سازمان ملل به بالای منبر رفت و حیرت جهانیان را برانگیخت. دروغهای شاخدار وی مو بر تن همه حاضران سیخ کرد. وی از بهشت برین, تحت حکومت جمهوری اسلامی گفت و  فقر و فلاکتی که نسیب کارگران و زحمتکشان شده  هیچ نگفت. از آزادی و دموکراسی در ایران, بخصوص از آزادی زنان گفت. از شکنجه, اعدام,سنگسار, حجاب اجباری , عدم پرداخت دستمزد کارگران,  دزدی, غارت و فساد سیستماتیک اصلا حرفی به میان نیاورد. ترامپ همکار روحانی از رشد اقتصادی گفت و تا آنجا که می توانست به سوسیالیزم تاخت. از فساد سیستمی جمهوری اسلامی که زائیده سرمایه داری " اسلامی" است نگفت. از فساد سران حکومت تا آنجا که می توانست گفت و راه نجات را نیز پیش پای آنها گذاشت.  

حمله به پالایشگاههای عربستان سعودی طعمه مناسبی برای به کرسی نشاندن 12 ماده ای وزارت امورخارجه امریکا شد. ولی فقیه با هدف مذاکره با ترامپ, روحانی را به مجمع عمومی سازمان ملل فرستاد. تعدادی تصور میکردند, روحانی برای شکستن سد تحریم و رفع اتهام حمله به سازمان ملل می رود.سه کشور اروپای با زرنگی تمام با ورود روحانی به نیویورک بیانیه صادر کردند:" فرانسه, آلمان و بریتانیا معتقدند که ایران بوضوح مسئول حمله به تاسیسات نفتی عربستان سعودیست."  مکرون بعد از صدور این بیانیه با روحانی ملاقات و چهار موضوع مورد مذاکره" که فشرده 12 ماده ای پمپئو است" به روحانی داد. بعید نیست, روحانی مسئولیت حمله به عربستان را پذیرفته و به نیروهای آتش به اختیار نسبت داده باشد.

ترامپ در کمین نشسته, با ارزیابی دقیق از اوضاع فلاکت بار جمهوری اسلامی, حملاتش را تشدید و گفت:" تا وقتی رفتاررژیم ایران تغییر نکند نه تنها تحریمها لغو نمی شود بلکه تشدید هم می شود."  ترامپ با بیان این موضوع نشان داد که منثظر امتیازات بیشتریست. از طرفی صبر و حوصله ترامپ و اسرار وی به مذاکره علنی با سران جمهوری اسلامی در موقعیت کنونی, جای سوال جدی دارد.

بهر حال حمله به پالایشگاههای نفتی آرامکو ضربه مهلکی به اعتبار صنایع دفاع هوائی, موشکی و رادار امریکا زد.عربستان نیز که با خرید میلیاردی جنگ افزارهای نوین از امریکا سر از پا نمی شناخت, شکه شده است. اگر هم فرض بر این باشد که امریکا عامدا به این حملات عکس الملی نشان نداده, باز هم از اهمیت موضع کم نمی کند, که چطور سیستم دفاعی بی نقص ادعائی امریکا براحتی می تواند قابل نفوذ باشد و پهپادهای معمولی و موشکهای نه چندان هوشمند توانستند از میان این همه کنترل, ماهواره, پاتریود و ناوها به پالایشگاهها رسیده و خسارت جدی وارد سازند. این همه تدارکات دفاعی میلیاردی که اساسا در مقابل ایران خریداری شده, چطور موفق نشدند حتا یکی از پهپادها را ردیابی  کنند. این خودجای سوال دارد. بهرحال امریکا برای کمتر مورد توجه قرارگرفتن چنین شکستی درصدد توجیه  برآمده است. از طرف دیگر امریکا در پی راه حلی برای رفع خسارت وارده به پالایشگاهاست. بنا به اظهارات مقامهای امریکائی می توان به دو نکته توجیهی عمده اشاره کرد.

الف – پمپئو می گوید:" هیچ مدرکی و نشانه ای در دست نیست که این حملات از یمن صورت گرفته باشد."

حوثی های یمن هنوز نه دولت متشکلند, نه به تکنولوژی جدید مسلط اند, نه بودجه کافی در اختیار دارند تا به ادوات و ابزاهای پیشرفته نظامی دسترسی پیدا کنند. آنها مجهز به پهپادهای معمولی  و موشکهای نه چندان پیشرفته هستند که از جمهوری اسلامی دریافت یا خود سرهم کرده اند. بنابراین قبول حمله از طرف حوثی ها می تواند یک فاجعه بزرگ برای صنایع دفاعی و نظامی و راداری امریکا باشد.

ب – پمپئو می گوید:" این حمله از جانب ایران بود و یک اقدام جنگی است."

ترامپ بارها اعلام کرده است, برجام بزرگترین خدمت را به جمهوری اسلامی کرده و ایران  با استفاده از میلیاردها  دلاردریافتی به فعالیت در تهیه و ساخت سلاحهای تهاجمی اقدام کرده است.  بنابه این ادعا می توان چنین احتمال داد که جمهوری اسلامی توانسته به صنایع تهاجمی پیشرفته دسترسی پیدا کند. از طرف دیگر ادعا می شود که ایران و عربستان رسما وارد جنگ نشده اند بنابراین ما از طرف ایران غافل ماندیم که کاملا غیر منطقیست. هر چند دلایل دیگری هم عنوان می شود با این وجود, هیچکدام نمی تواند از ضربه پذیری تجهیزات نظامی فوق مدرن امریکا بکاهد و هم نمی تواند دال بر دست داشتن مستقیم ایران در حمله باشد

 اهداف امریکا با ادعای عجولانه "حمله" از طرف ایران چیست.

1 – زمینه سازی برای ادعای خسارت

عربستان رسما و مستقیما وارد جنگ با یمنی ها شده و شب و روز شهرها و روستاها را بمباران  و بسیاری کشته و زخمی شدند و هزاران نفر آواره هستند, بنابراین نی توان از یمنی ها ادعای خسارت کرد در ثانی حوثی ها نه دولتی دارند و نه امکاناتی. بنابراین اتهام حمله از طرف ایران توسط امریکا و عربستان با چاشنی بیانیه" فرانسه, آلمان و انگلستان" دست عربستان را برای طرح شکایت به سازمان ملل و ادعای خسارت و همچنین حمله تلافی جویانه باز می گذارد.

2 – ایجاد وحشت در سران جمهوری اسلامی و کشاندن آنان به پای مذاکره علنی

جمهوری اسلامی بعد از این اتهامات در موضع دفاعی قرارگرفته و خامنه ای با درک حساسیت موضوع نه تنها بطور علنی از برجام دفاع کرد بلکه خواستار مذاکره با امریکا دور میز مذاکره 1+5 شد. بنابراین هدف اصلی ماموریت روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل, ملاقات با ترامپ و مذاکره در مورد 12 ماده پمپئو است. بر خلاف برآوردهای جمهوری اسلامی, موضوع جدیدی بنام خسارت به آن اضافه شده است که احتمال مذاکره را پیچیده تر ساخته است

3 – کنترل خلیج فارس و تنگه هرمز و کنترل کامل کشورهای جنوبی خلیج فارس و تضمین امنیت پایگاهای امریکا در منطقه.

روحانیت و هیاتهای موتلفه بازار برهبری خمینی برای نابودی انقلاب 57 و با شعار حکومت مستضعفان قدرت را  با همراهی امپریالیسم بدست گرفتند , شوراهای کارگران و کشاورزان, شهر و روستا راا بیرحمانه سرکوب ونمایندگان شوراها را به اتهام"کمونیست" و" ضدانقلاب" به زندان انداختند. شوراهای ترکمن صحرا و مردم کردستان را قتل و عام کردند. هر کدام از سران حکومت برای خود بیت و بیتوته درست کردند و تشکیلات مافیائی براه انداختند و کارخانجات وموسسات عمومی را بین خود تقسیم کرده و بنابودی کشاندند. تشکیلات و ارگانهای حکومتی و مذهبی شدند, قرق عاملان و خبرچینان ام- آی- 6 و سی-آی- ای. کارگران بیکار شدند و کارمندان از ادارات اخراج شدند. با شعار مرگ بر امریکا و انگلیس هر معترضی را با اتهام امریکائی و انگلیس به شکنجه گاهها فرستادند. هزاران نفر را اعدام کردند و کشور را به فقرو فلاکت انداختند. بهوش باشید, عمر جمهوری اسلامی به انتهای خط رسیده و در تدارک معامله ای بس خطرناک در مورد موجودیت کل کشور است.