gallery image

01 April 2019

بارانی که می توانست دشتها را سیراب کند

باران سال نو که می توانست دشتها و بیابانها را سیراب و سفره های آبهای زیر زمینی را بارور کند, باعث مرگ دهها نفر از مردم رنجدیده شد. استان گلستان را پژمرده و شیراز را در هم کوبید. بسیاری از مردم شهرها و روستاها آواره و بی خانمان شدند. در این وانفسا, رئیس جمهور حکومت اسلامی در جزایر کیش و قشم و استاندارش در خارج از کشور به معاملات شخصی مشغول و ولی فقیه در گوشه ای آرامیده است. مردم محاصره شده در سیل, بعینه دریافتند که جمهوری اسلامی نه تنها کاری نمی خواهد انجام دهد, بلکه در فکر غارتگریهای بعد از فاجعه هست. بانکهای اسلامی سودهای سرشار بعد از وام را چرتکه می اندازند و دندان طمع به اموال باقی مانده آنان دارند. این است نتیجه 40 سال حکومت غارت و چپاول.  مردم دریافتند که با وجود جمهوری اسلامی نه از حاکمان غارتگر در امانند و نه راه نجاتی از عوارض طبیعی دارند. بارانی که می توانست بعد از این همه خشکسالی نعمتی باشد تبدیل به عذاب شد. با این وجود مردم شجاعانه به کمک هم شتافتند و از دامنه خسارت جانی بیشتر, جلوگیری کردند. مردم دریافتند که  راه مبارزه با عوامل طبیعی و غارتگریهای جمهوری اسلامی تنها در اتحاد و همبستگی و تشکیل شوراها ی مردمی و اداره کشور توسط شوراهاست.
باوجود حاکمان ضد مردمی در مسند قدرت, مردم زحمتکش نه تنها در برابر عوارض طبیعی از قبیل سیل و زلزله آسیب پذیرند, بلکه  عواقب بعدی آن همانند زلزله کردستان بسیار دردآور خواهد بود. تا زمانیکه حکومت ضد مردمی جمهوری اسلامی سرپاست, همین آش و همین کاسه است.
نقش تخریبی جمهوری اسلامی در تشدید عوارض طبیعی کاملا آشکار است. حکومت اسلامی در این چند سال دامنه غارت خود را به منابع طبیعی گسترش داد. جنگلها را نابود کرد و بسیاری از مناطق ایران را به بیابان تبدیل و مردم را اسیر شنهای روان کرد. دریاچه ها و تالابها و رودخانه ها را خشکاند و مناطق سرسبز و قابل کشت را به ویلا و بناهای لوکس برای سران و مدیران حکومت ویا به مراکز امنیتی, نظامی و مذهبی تبدیل کرد. شهرداریها مسیلها را پر و مجوز ساخت صادر کردند. حال با توجه به سیاستهای غارتگرایانه جمهوری اسلامی به چند موضوع اساسی اشاره می شود.
1 – حفاظت از منابع طبیعی و جنگلها و پوشش گیاهی
وجود جنگلها و اهمیت آب بخصوص رودخانه ها  و دریاچه و تالابها برای زندگی بشر غیر قابل انکار است. جنگلها و پوششهای گیاهی از شسته شدن خاکهای حاصلخیز جلوگیری و از محیط زیست حفاظت و مانع از تبخیر زیاد آب زمین می شوند, هوا را تصویه,  محیط را زنده و از گسترش بیابان جلوگیری می کنند. در پی سیاستهای غارتگرانه حاکمان اسلامی, تخریب منابع طبیعی و قطع بی رویه درختان جنگلی باعث از بین رفتن پوشش گیاهی و نابودی  تقریبا یک سوم  از جنگلهای سرسبز شمال ایران شد. محیط زیست قربانی ویلاهای مجلل, بناهای گرانقیمت برای اعوان و انصار و مراکز مذهبی و امنیتی شد. مسیلها  پر و زمینهای آن به مزایده گذاشته شد.
در نبود جنگلها و پوشش گیاهی و نابودی رودخانه ها و مسیلها, باران فاجعه آفرید. باران خاکها را شسته و بهمراه خود چنان نیروئی ایجاد کرد که توانست هر موجود زنده و تاسیسات را در هم کوبد. سیاست غارتگرانه استفاده از سدها و پروژه های عمرانی, شهرهاو کشتزارهای استان گلستان نابود و شهر شیراز شاهد فاجعه شد.
2 – شهر و شهرسازی
تمدن جدید نیاز به شهرها و روستاهای مدرن دارد. شهرها دارای تاسیسات و بناهای ثابت هستند و جابجائی شهرها در زمان کوتاه غیرممکن است. بنابراین لازم است, شهرها از نظر موقعیت جغرافیائی و ساختار شهری همه جانبه مورد مطالعه قرار گیرد و گسترش یابد. هرچند محل و ساختار شهری در ایران بدون مطالعه و بررسی صورت گرفته است, اما جمهوری اسلامی با سیاست دلالی بر مشکلات ساختار شهری افزود. شهرداران شدند دلال تراکم فروشی. حریم رودخانه ها و محیط زیست طبیعی مورد تجاوز قرارگرفت و مسیل ها پرشده و به ساختمان, خیابان و پارک تبدیل شدند. ساختمانهای بلند سر به فلک کشیده در شهرها ساخته شد که نه از استحکام کافی برخوردارند و نه فاصله بین آنان مراعات و نه مطالعه زمین شناسی صورت گرفته و نه پیشبینی های لازم در مواقع اضطراری و چگونگی مقابله با عوارض طبیعی انجام شده است. تهران بر روی گسلها بنا شده و با نبود فاصله مناسب ساختمانهای بلند مرتبه در صورت وقوع زلزله,  فاجعه انسانی ببار خواهد آورد. در ثانی با وجود لوله کشیهای گاز و مخازن سوختی امکان انفجار وحشتناک بسیار بالاست و انباشت گاز در قسمت پست شهری امکان آتش سوزی مهیب دارد که کمتر موجود زنده ای از آن نجات خواهد یافت. جریان سیل و انباشت آب در مناطق پست شهری می تواند موجب سستی پایه های ساختمانها شده و بناها را در معرض خطر قرار و فاجعه انسانی ببار آورد.
3 – سد سازی و ایجاد کانالها و زهکشها برای کنترل و هدایت آبها
ایجاد سد و کانال برای ذخیره, کنترل و تنظیم هدایت آب از اهمیت بسزائی برخوردار است. این بدان معنا نیست که سدها فقط برای تامین آب شهرها " آشامیدن و نظافت و نگهداری پارکها" بنا شده, بلکه وجود سد بدان معناست که از هدر رفتن آبهای حاصل از برف وباران در فصول پر باران جلوگیری و ذخیره کند و در فصول کم باران یا خشک مورد استفاده قرار گیرد و همچنین سیلاب را کنترل و آبهای زیر زمینی  را تغذیه و مصارف آب کشاورزی وشهری را کنترل و تنظیم کند. در ایران سدسازی بی رویه نه تنها سفره های زیرزمینی را مورد مخاطره قرارداده بلکه تعیین محل برخی از سدها بدون مطالعه دقیق و برخورد به لایه های آهکی, موجب نابودی آبهای حوضه های پائین دستی سدها شده است. مهار بی رویه آب در پشت سدها و اختصاص بیشترین آب به شهرها و مراکز صنعتی حوضه های پائینی سدها را به بیابان تبدیل  و باعث نابودی کشاورزی شده است. بسیاری از تالابها و رودخانه ها خشک و دریاچه ارومیه در معرض نابودی قرار گرفته است. نبود برنامه استفاده صحیح آب در کشاورزی و نبود زهکشها, با ورود آب اضافی به دشتهای زیر حوضه سد, بسیاری از زمینهای کشاورزی به شوره زار تبدیل شده اند.
جمهوری اسلامی با نگاهی دلالگرایانه نسبت به آب و سد از هرگونه سازماندهی آب و کنترل سیلاب و استفاده بهینه از آن بیگانه است.  جمهوری اسلامی حتا با وجود اخطارهای هواشناسی سعی کرد که سدها را پر نگاه دارد تا بتواند در فصل فروش آب بیشترین استفاده را ببرد. با شدت بارش و ترس از شکستن سد, دریچه های سدها را نابهنگام باز کرد  و باعث شدت سیل و تخریب و استان گلستان قربانی شد.
4 – جاده ها, پلها و راه آهن
وحود راههای ارتباطی مستلزم مطالعه, طرح و برنامه, حفاظت و نگهداریست و باید استحکام بنا وموقعیت جغرافیائی   مراعات شده و از استانداردهای خاص خود پیروی کند. در مناطق کوهستانی مسیلها و آبروها محل پل را بصورت طبیعی نشان می دهد. در مناطق مسطح " دشت" جاده سازی و ریل گذاری, ارتباط دو طرف سازه باید با ایجاد پلها و زیر گذرها به اضافه روی مسیلها, در فواصل معین برقرار کرد. حادثه دشت گرگان نشان داد که جمهوری اسلامی اصلا به مسائل توجه نمی کند و در فکر تبلیغات و کم کردن هزینه اجرائی این نوع تاسیسات است. سپاه پاسداران پیمانکار اجرائی راه آهن, اینبار با انفجار بخشی از راه آهن, راه ارتباطی را تخریب که با توجه به زمان و حجم آب عملا بی تاثیر بود. این تنها موردی نیست که خسارت زیادی به مردم تحمیل شده, مسیل در محل ورودی شهر شیراز تبدیل به خیابان شده که با وقوع سیل اخیر و نبود گذرگاه آبی خسارات سنگینی به مردم تحمیل کرد.
5 – مقابله با عوارض سیل
هرچند سیل یکی از عوارض طبیعی است که انسان نمی تواند بطور کامل از وقوع چنین عوارضی جلوگیری کند ولی می تواند با پیشبینی و ایجاد مسیرهای هدایت سیل و لایروبی رودخانه ها و باز گذاشتن مسیر سیلابها خسارتهای ناشی از سیل را به حداقل برساند.
جمهوری اسلامی با  ذات دلالی نه میخواهد در جهت منافع عمومی قدم بردارد و نه توان طرح و اجرای پروژه هائی در جهت منافع مردم دارد. نهادها و ارگانهای موجود نیز هزینه های اضافی بر مردم تحمیل می کند. تنها راه پیروزی بر این فجایع خلع ید جمهوری اسلامی از قدرت و محاکمه مسببان این نوع جنایتهاست.
به کمک و یاری زلزله زدگان بشتابیم

1 comment:

  1. سلام برای حمایت از سیل زدگان می توانید از طریق این لینک اقدانم نمایید
    https://sharifngo.com/pay/flood/120

    ReplyDelete