gallery image

06 January 2022

بازی خطرناکی" بنام" برجام

اخیرن فیلمی از مجلس ختم مادر حسین فریدون برادر" حسن روحانی" رئیس جمهور قبلی و یکی از اعضا غیررسمی هیات مذاکره کننده" برجام" در سفارتخانه جمهوری اسلامی در اتریش منتشر شده که وزیر امورخارجه وقت امریکا "جان کری" و همراهان وی هم برای همدردی دعوت شده اند . مسلمن از این نوع مراسمها، توسط فرستادگان "ولی فقیه" اعم از " اصلاح طلب" و" اصولگرا " برپا شده و علی رغم شعارهای مردم فریب مرگ بر امریکا و انگلیس، همچنان ادامه دارد. سیاست دوگانه ای که در برخورد با مردم کاملن متفاوت است. به کاگران و معلمان و کشاورزان و..در ملاعام می گویند که به مشکلات شما رسیدگی می شود، ولی شبانه کارگران و معلمان مبارز را دستگیر، زندانی و شکنجه می کنند. اما در مورد امریکا و انگلیس چه بسا اسرائیل، در ملاعام خواستار مرگ و نابودی آنها می شوند،  در پشت پرده با آنها جشن گرفته و معامله می کنند. ولی فقیه" خامنه ای" زمانی برجام را یک توافقنامه استعماری نامید و مدعی آتش زدن آن بود. بلافاصله، گماشتگان خود را برای مذاکره مخفی به دیدار آنها می فرستد و برای نجات برچام و به ثمر رساندن رساندن معامله ای خفت باربا امریکا، به هر در دیواری می کوبد.  

بحران ویروس کورونا، بحران جهانی سرمایه و تشدید تضادهای داخلی امریکا چنان پیچیده شده است که دولت امریکا  را مجبور ساخته است، بعد از خروج خفت بار از افغانستان به یک پیروزی دست یابد. با وجود اینکه سیاست امریکا در خاورمیانه شکست خورده، تحمیل همه خواسته های امریکا به جمهوری اسلامی یک پیروزی به حساب می آید. در غیر این صورت حل مرحله ای مذاکرات می تواند بعنوان کانون بحران در جهت منافع انحصارات امریکا ئی ادامه پیدا کند. برای بررسی این موضوع، می توان روند سیاست امریکا در خاورمیانه را به سه دوره تقسیم کرد.

الف - اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد کمربند سبز:

جهان سرمایه داری برهبری امریکا برای جلوگیری از نفوذ شوروی درجنبش های مترقی سیاسی- اجتماعی منطقه، به حمایت و سازماندهی تشکیلات اسلامی برای ایجاد" کمر بند سبز " پرداخت و با حمایت از مجاهدین در افغانستان اولین پایگاه آن ایجاد شد. متعاقب آن با حمایت همه جانبه انگلستان از روحانیون و هیئتهای موتلفه به رهبری خمینی و در نبود رهبری مترقی و متمرکز در جنبش توده ای مردم ایران بر علیه دیکتاتوری شاه، حکومت اسلامی در ایران برقرار و  کمربند سبز گسترش یافت.  

ب – سیاست دخالت مستقیم امریکا در کشورهای افغانستان و عراق:

بعد از فروپاشی شوروی و اقتدار بلامنازع امریکا در جهان، " کمربند سبز" موضوعیت خود را از دست داد. حملات تروریستی به برج دوقلوی سازمان  تجارت جهانی منجر به حمله امریکا به افغانستان شد. امریکا با ایجاد پایگاهای نظامی و تعیین حکومت دست نشانده ، سیاست دخالت مستقیم" استعمار نوین" امریکا در افغانستان را بنا نهاد. در ادامه این سیاست، عراق مورد تهاجم ناتو برهبری امریکا قرار گرفت و  حکومت دست نشانده در عراق برقرار گردید. بعد از عراق نوبت به کشور لیبی رسید و لیبی هم اکنون گرفتار هرج و مرج داخلیست. جمهوری اسلامی نیز در حمله  به افغانستان و عراق به کمک آمریکا شتافت و برای جلب رضایت امریکا، از پیگیری خسارت جنگ از دولت دست نشانده عراق صرف نظر کرد. امریکا نیز از فعالیت" سپاه قدس" به فرماندهی قاسم سلیمانی در مناطق شیعه نشین عراق چشم پوشی کرد و قاسم سلیمانی به عنوان ژنرال برجسته از طرف مطبوعات بین المللی مورد تبلیغ قرار گرفت. بعداز خروج" ترامپ" از برجام, امریکا  خواستار مذاکره در مورد فعالیتهای هسته ای، دخالتهای منطقه ای و فعالیتهای موشکی شد. با طرح مفاد مذاکره جدید، تاریخ مصرف قاسم سلیمانی به انتها رسید و در یک حمله هوائی امریکا، قاسم سلیمانی کشته شد.

پ – شکست سیاست دخالت مستقیم :

سیاست دخالت مستقیم" استعمارنوین" امریکا در کشورهای افغانستان و عراق باعث تشدید بحران داخلی در این کشورها گردید. اولین مرحله شکست سیاست" دخالت مستقیم" در خروج نیروهای امریکائی از افغانستان رقم خورد. نحوه خروج فاجعه بار و واگذاری حکومت به طالبان  از طرف دولت امریکا، بحران در روابط بین المللی و تضادهای داخلی امریکا را وارد فاز جدیدی کرد. جمهوری اسلامی اینبار نیز برای همراهی با امریکا ، در تهران از طالبان استقبال کرد تا نگاه مثبتی از طرف امریکا در معادلات منطقه برای خود کسب کند. غافل از این که نحوه خروج و ناتوانی از حمایت گماشتگان مستقیم و غیر مستقیم خود، هویت و اقتدار منطقه ای امریکا  را زیر سوال برده است.

روند مذاکرات:

دولت امریکا در موقعیتی قرار ندارد که آنچه در مذاکرات مخفی در مورد فعالیتهای موشکی، منطقه ای و راه اندازی راهپیمائی و تکرار شعارهای مرگ بر امریکا و نابودی اسرائیل عنوان می شود، برای افکار عمومی داخل امریکا، توجیه کند. در ثانی دولتهای غربی و امریکا دریافته اند که سرکوب بیرحمانه اعتراضات گسترده مردم بر علیه فقر و گرانی و کشتار و اعدام، نمی تواند نشانی از استحکام پایه های حکومت ولایت فقیه باشد. بنابراین مذاکرات فعلی برجام، دو راه پیش روی جمهوری اسلامی قرار داده است . یا باید تمامی خواسته های امریکا را بدون کم و کاست بپذیرد و از فعالیت موشکی و دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه دست بردارد. یا با پذیرش حل مرحله ای برجام ، مذاکرات را در فاز جدید ادامه دهد. در هر دو حالت، ماهیت واقعی رژیم حتا برای نیروهای خودی نیز روشنتر خواهد شد و بحرانهای داخلی" سیاسی، اقتصادی و اجتماعی" رژیم را بسوی اضمحلال و سرنگونی سوق خواهد داد. 
 

No comments:

Post a Comment