gallery image

30 December 2021

اهداف سیاسی و اقتصادی دعوت به بازگشت ایرانیان مقیم خارج

چند روز پیش، با یکی از دوستان در داخل ایران صحبتی داشتم. ایشان گفت: سران جمهوری اسلامی گفته اند که ایرانیان خارج کشور می توانند، با تضمین امنیت برگردند. تو می توانی, برگردی؟" گفتم:" وضعیت داخل کشور چطوره، آیا مردم در امنیت اجتماعی و شغلی بسر می برند یا نه؟ گفت:" اشخاصی که من می شناسم، می خواهند تمام اموال و دارائی هایشان را بدهند و به یک کشور دیگر پناهند و یا مهاجرت کنند.امنیت هم نسبی است و تعریف خاص خود را دارد." گفتم منظورت از نسبی چیست." گفت:"  امنیت کسانی که در ارگانهای امنیتی و نهادهای حکومتی مشغولند تقریبن برقرار است.  سردمداران حکومتی، مدیران و رانتخواران دولتی, قضائی، نظامی و دلالان وابسته به حکومت که خود امنیت تعیین می کنند. آنها میلیارها دلار حاصل از سیاستهای اقتصادی را به جیب زده و در بانکهای خارج حسابهائی با نام فرزندان و یا نزدیکانشان باز کرده اند. آره برای اینها کاملن امن است.اما میلیونها کارگر، کشاورز, معلم, بازنشسته و.....که نه امنیت شغلی دارند نه حقوق کافی، در فقر و فلاکت زندگی می گذرانند. در صورت اعتراض، بشدت سرکوب و برخی از معترضین شناسائی و زندانی می شوند که خظر شکنجه و اعدام آنها را تهدید می کند. حتا به تجمع مسالمت آمیز کشاورزان اصفهانی که خواستار حق آبه بودند، حمله و تعدادی را کور کردند."

گفتم:" البته برخی از ایرانیان مقیم خارج  هم توسط سفارتخانه های جمهوری اسلامی و نیروهای آنها تهدید می شوند و حتا در چند مورد ترور انجام شده است. در یک مورد اقدام به بمب گذاری, اسدی" دیپلمات ایرانی" دستگیر و در بلژیک  زندانی شده است. حتمن شنیدی که افرادی به محض ورود به فرودگاه, بازداشت و زندانی شدند . البته سفارتخانه ها، برخی ایرانیان خارج کشور و خانواده آنها را به راههای مختلف  تهدیدی می کنند و موجب اذیت و آزار آنها می شوند. بعنوان مثال، بعد از جدائی از همسرم، رژیم با استفاده از این انشقاق، مرا بطور غیر مستقیم زیر فشار گذاشت تا از انتشار علنی مطالبی که شامل سرگذشت خودم و شکنجه هائی که در زندان کمیته مشترک" سال 64"  و همچنین مشاهدات خودم از نحوه محاکمه " کشتار زندانیان سیاسی" سال 67 خودداری کنم. البته بعد از مدتی توسط دو موتور سوار مامور سفارت مورد حمله قرار گرفتم که نشان داد که رژیم در این مورد خیلی جدیست. با چنین وضعیتی، مشخص است که چه سرنوشتی به محض ورود به ایران در انتظارم است." دوستم بعد از شنیدن این حرفها گفت:"  کسانی که امکاناتی دارند می خواهند هر چه زودتر از مملکت فرار کنند و به کشور دیگر پناهنده شوند. همانجا که هستی بمان و اگر کوچکترین فکری برای برگشت داری از سرت دور کن."

حال ببینیم که رژیم چه می گوید و چه اهدافی در سر دارد.

ابراهیم رئیسی" رئیس جمهور" اسلامی به نمایندگی از طرف ولی فقیه، گفته :" ایرانیان مقیم خارج از کشور شهروند جمهوری اسلامی هستند و سفارتخانه های ایران در سراسر جهان، باید زمینه رفت و آمد، اشتغال و سرمایه گذاری آنان را در ایران تسهیل کنند."  نباید اشتباه شود که منظور رئیس از شهروند همان امت" رعیت" است. در حکومت شرعی، امت به کسانی گفته می شود که وظایفی از طرف ولی فقیه یا حاکمان شرع به آنها محول می شود که باید بدون چون و چرا انجام دهند در غیر اینصورت یاغی و محارب محسوب و در محاکم شرعی به اشد مجازات محکوم می شوند. بنابراین منظور رئیسی شهروندی نیست که حاکم بر سرنوشت خود باشد و از حقوق سیاسی اجتماعی و مدنی برخوردار باشد. بنابر این ساختار حکومت اسلامی را می توان به سه گروه، طبقه بندی کرد.

1 –  ولی فقیه" نایب امام زمان" و مریدانش: ولی فقیه، خود را صاحب جان و مال مردم می داند با گماشتن مریدان خاصش، بر راس تمامی ارگانها و نهادهای حکومتی، جامعه را اداره می کند و به هیچ کس پاسخگو نیست الی به خدای خود. مریدان دست دوم نیز با تکیه به قدرت ولی فقیه و با استفاده از رانت و دلالی، بخشی از اموال عمومی را  در اختیار خود گرفته و بعد از پرداخت حق ولی فقیه و شارعان، بقیه را هر طور که صلاح بدانند بین خود تقسیم می کنند.   

2 -  امت " رعیت" به آحاد ملت گفته می شود که شرع برای آنها وظایفی تعیین کرده است که بدون چون و چرا  و همچون بردگان باید انجام دهند. هر گونه اعتراضی از طرف این گروه گناه و محارب با خدا محسوب می شود.

3 - زنان در ساختار حکومت شرعی، جایگاهی پائین تر از امت دارند و  در حکومت اسلامی مورد ظلم مضاعف قرار دارند زنان را می توان ،  در نظام اسلامی گروه بی هویت نامید

اما هدف اصلی از این تبلیغات، ادامه سیاست نئولیبرالیستی و واگذاری اموال و حراج امکانات عمومی به شرکتهای انحصاری بین المللی و تغیرات عمده در قوانین کشوری جهت حمایت از منافع این شرکتهاست. برای رسیدن به این هدف، جمهوری اسلامی دو راه در پیش رو دارد.

الف – تقلیل و بی ثباتی ارزش نیروی کار و تضمین سود بیشتر برای سرمایه جهانی:  

جمهوری اسلامی در حکومت چند ساله خود، سعی کرده تا با پائین آوردن ارزش کار و عدم ثبات شغلی  سرمایه های انحصاری بین المللی را برای سرمایه گذاری در ایران ترغیب کند. در این هدف تا آنجا پیش رفته که ارزش کار کارگر با عقب مانده ترین کشورها، برابری می کند. اما بغییر از پائین نگه داشتن ارزش کار، فاکتور امنیت و تثبیت قوانین چنین شرکتهائی، اهمیت فوق العاده ای دارد. برای ایجاد امنیت چنین موقعیتی، رژیم نیاز به سازماندهی و تمرکز نیروهای سرکوب دارد تا بتواند اعتراضات مردمی را تحت کنترل خود درآورد. آنچه که از شواهد پیداست، جمهوری اسلامی تلاش دارد تا نیروهای نظامی" پاسداران" را در تمامی ارگانها و نهادهای حکومتی جایگزین کند. بموازات انتصاب نیروهای نظامی در تهادها و ارگانهای غیرنظامی، بودجه نهادهای نظامی و امنیتی و مذهبی و قضائی را افزایش داده است. برای پیشبرد چنین اهدافی, رژیم محبور است ازهزینه های شبه نظامیان وابسته به حکومت را در کشورهای عمدتن مسلمان خاورمیانه بکاهد و سیاست منطقه ای خود را بعد از پذیرش توافقنامه برجام تغییر و وارد مذاکره با کشورهای منطقه بخصوص" عربستان" شود.  

پ – تغییر و تدوین قوانین جدید برای ورود  انحصارت بین المللی:

مذاکرات پشت پرده با امریکا و پیغام و پسغامهای طرفین برای دستیابی هرچه زودتر به توافقنامه برجام و تلاش حکومت برای بستن توافق نامه های بیست و پنج ساله با دولتهای چین و روسیه و باز کردن راه برای انحصارات امریکائی و اروپائی، رژیم جمهوری اسلامی را موظف کرده تا قوانین و حقوق شرکتهای بین المللی را مطابق استانداردهای سرمایه بین المللی، رسمیت بخشیده و قوانین داخلی را بر اساس منافع آنها تغییر دهد.

چشم انداز

بحران همه جانبه اقتصادی و اجتماعی داخلی و ساختاری حکومت به چنان مرحله ای رسیده است که ورود شرکتهای بین الملی نه تنها بحران کنونی را تخفیف نخواهد داد بلکه، دامنه بحران را عمیقتر و با گسترش اعتراضات مردمی تضادهای درونی رژیم را بیش از پیش بر ملا خواهد ساخت. اعتراضاتی که هم اکنون در کشور جاری است روز بروز گسترش و اشکال مترقی به خود می گیرد. ازطرف دیگر جهان نئولیبرالیسم در بحرانی  گرفتار آمده  که هر روز اقشار متوسط به طرف فقر رانده می شوند. با گسترش اعتراضات مردمی در جوامع پیشرفته سرمایه داری، دامنه عملیات انحصارات در کشورهای دیگر محدود و توان حمایت از رژیمهای دست نشانده را از دست می دهد. لازم است در چنین موقعیتی کارگران و سایر زحمتکشان بیش از پیش متشکل و ارگانها و نهادهای مبارزاتی خود را سازمان  و اعتراضات را گسترش داده و خود را برای جامعه ای نوین, آزاد, برابر، عدالت اجتماعی و سوسیالیستی آماده سازند.

بر گرفته از: وبلاگ سرگذشت و خاطرات

 

No comments:

Post a Comment