gallery image

25 November 2021

سیاستهای فاجعه بار جمهوری اسلامی در ایجاد بحران کنونی آب

تظاهرات خیابانی مردم به سیاستهای غارتگرایانه و منفعت طلبانه انحراف و انتقال آب توسط جمهوری اسلامی, از خوزستان آغاز، و دامنه اعتراضات بعد از تجمع مردم اصفهان به چهار محال بختیاری رسید. حکومت اسلامی برای بهره برداری از منابع نفت و گاز، هورالعزیم را خشکاند وبا انحراف جریان آب رودخانه های" کارون و دز"  کشاورزی، محیط زیست خوزستان را نابود ساخت. با انتقال آب زاینده رود, رودخانه و تالاب گاوخونی را خشکاند و کشاورزان و محیط زیست اصفهان را در معرض نابودی قرار داد. انتقال آب رودخانه کوهرنگ یکی از سرشاخه های کارون، مردم چهارمحال و بختیاری را با کمبود آب آشامیدنی و کشاورزی مواجه ساخته و محیط زیست این منطقه، در حال نابودیست. مردم در شهرکرد گردهم آمدند و به سیاست مافیائی انتقال آب اعتراض کردند. در مجموع، این اعتراضات علنی و وسیع نشان می دهدکه بحران آب بسیار جدیست و روز به روز به دامنه فاجعه افزوده می شود.

جمهوری اسلامی در این چهار دهه حکومت سرمایه داری شرعی، چنان به بحران آب دامن زده و موجب تخریب محیط زیست و نابودی کشاورزی شده که ظاهرن غیر قابل حل به نظر می رسد. ادامه این وضعیت می تواند، منجر به بحرانهای اجتماعی بسیار خطرناکی منتهی شود  که تنها با هوشیاری و تشکل و مبارزه متحدانه مردم و قطع ید دلالان و مافیای حکومت میسر است. بنابراین لازم است کمی در ریشه ها و عوامل بوجود آورنده بحران و نقش مخرب جمهوری اسلامی در نابودی منابع آبی کشور و انتقال آن نظری انداخته شود.  

الف – ازیاد جمعیت و گسترش شهر نشینی!

جمعیت ایران در سال 1355 در حدود 34 میلیون نفر بوده و در حال حاضر  به 84 میلیون نفر می رسد. افزایش جمعیت بدون برنامه ریزی اصولی و عدم پیش بینی های لازم و تاثیر آن در زندگی مردم و محیط زیست انجام گرفته و از طرف دیگر نابودی تولیدات کشاورزی و عدم حمایتهای لازم از کشاورزان، روستاها تخریب و روستائیان بالاجبار راهی شهر ها شده و بیشترین جمعیت حاشیه نشینی شهر ها را تشکیل می دهند. از سوی دیگر انتقال صنایع و مراکز تولیدی به حاشیه شهرهای فلات مرکزی موجب تمرکز بی رویه جمعیت در شهرها و افزایش مصرف آب شده است. حکومت برای تامین آب شهرها، با ایجاد سدها و بندهای انحرافی روی رودخانه ها و آبهای زیر زمینی، موجب نابودی کشاورزی، تخریب محیط زیست و نابودی آبهای زیزمینی شده است.

ب –  جلوگیری از ایجاد صنایع و  مراکز تولیدی آب بر در مناطق خشک و کویری.

جهوری اسلامی بر اساس منافع باندی و مافیائی بسیاری از صنایع و کارخانجات تولیدی آب بر را به شهرهای مرکزی ایران انتقال داد. برای تامین آب این صنایع به انحراف آب بخشی از رودخانه های دائم دست زد. این سیاست مخرب، باعث تخریب محیط زیست و نابودی دشتهای حاصلخیز حوضه های آبی پایین دست رودخانه ها، تالابها و دریاچه ها شد.  در صورتی که وجود دریای عمان و خلیج فارس  و شیرین سازی آب دریا می تواند, محل مناسبی برای ایجاد چنین صنایع و کارخانجات باشد.

پ – عدم جمع آوری و تصفیه نزولات و فاضلاب شهری و عدم ترمیم و بهینه سازی شبکه انتقال آب !

در شهرها، از آب درست و اصولی استفاده نمی شود. بیشترین مصرف آب تصفیه شده در مراکز پرجمعیت، صرف آبیاری فضای سبز توسط شهرداریها و شستشوی بی رویه اماکن، لوازم و امکانات غیرضروری شده و تبدیل به فاضلاب می شود. فاضلاب حاصل با آب باران قاطی شده و به مناطق پست" دشت" شهری سرازیر و آبهای سطحی و زیر زمینی را آلوده  و موجب شوری و آلودگی زمین های کشاورزی و محیط زیست می شود. در صورتیکه با ایجاد شبکه جمع آوری و انتقال آب فاضلاب و ایجاد تصفیه خانه هائی می توان، چنین آبهائی را برای آبیاری و نظافت اماکن عمومی و دیگر امکانات مورد استفاده مجدد قرار داد..

ث – آبیاری مدرن و سازماندهی تولیدات کشاورزی و کنترل پسابهای حاصل از آبیاری.

انتقال آب از بندها، سدهای انحرافی، به زمینهای کشاورزی به همراه خود پسابهائی بوجود می آورد و لازم است در کنار کانالهای آبی، کانالهای زهکشی هم ایجاد شود. در صورت استفاده نادرست از آب و عدم وجود زهکشها در مناطق پائین دست دشتها، موجب شوری زمینها شده و خسارت هنگفتی به کشاورزی وارد می سازد که می توان در محدوده دشت منتهی به دریاچه ارومیه مشاهده کرد. از طرف دیگر شیوه آبیاری کهنه " اشباء زمین از آب" موجب تخریب و بازدهی کم زمینهای کشاورزی می شود. در مناطق خشک و کم آب بعلت تبخیر شدید آب, بهترین شیوه برای آبیاری بکاگیری شیوه مدرن آبیاری از قبیل آبیاری قطره ای و بارانی و... است. در ثانی سازماندهی کشاورزی و نوع کشت و سطح زیر کشت در مناطق مختلف بر اساس نیاز و موقعیت آب و هوائی بسیار اهمیت دارد. ایجاد تعاونی های کشاورزی و سازماندهی نوع کشت، و حمایت از کشاورزان می تواند بسیاری از مشکلات موجود را حل کند . با توجه به ماهیت جمهوری اسلامی امکان حل مشکل آب و کشاورزی امکان پذیر نیست.

ت – کنترل و جمع آوری سیلاب و هدایت جریان آب رودخانه ها.

با توجه به موقعیت جرافیائی ایران و وجود بارانهای سیل آسا در فصول پرباران، ایجاد سدهای مخزنی برای کنترل سیلاب و ذخیره آب، برای استفاده در فصول خشک امریست ضروری. از این طریق می توان از هدر ررفتن آب سیلابها جلوگیری و با کنترل و هدایت آن در فصول کم آبی، می توان نیاز مردم را برطرف و محیط زیست را زنده و جریان دائم آب، در رودخانه را تضمین و سفره های زیرزمینی را ترمیم کرد.

نتیجه سیاست غارتگرایانه" در مورد آب و محیط زیست" حکومت اسلامی:

جمهوری اسلامی چنان بحران آب و محیط زیست را پیچیده کرده که نمی توان بسادگی از عواقب مخرب آن خلاص شد. حکومت ولائی برای دستیابی به درآمدهای حاصل از صدور نفت و گاز با انحراف آب کرخه, هورالعزیم را  به باتلاق تبدیل و خشک کرد. با  انتقال آب رودخانه های"  کارون و دز " برای استفاده" کشاورزی، شرب و صنعت در فلات مرکزی، مناطق وسیعی از جنوب ایران" خوزستان و لرستان و چهار محال و بختیاری. "  را خشک و به بیابان تبدیل و مردم این مناطق  از داشتن آب سالم در مضیقه هستند. با انتقال آب رودخانه" زاینده رود" یکی از پرآب ترین رودخانه فلات مرکزی ایران، برای تامین آب صنایع " آب بر"، کشاورزی و شرب" استان یزد"، زاینده رود را خشک و تالاب گاوخونی را بنابودی کشاند. فجایع انسانی و محیط زیستی حاصل از سیاستهای غارتگرایانه رژیم اسلامی ابعاد فاجعه آمیزتری بخود خواهد گرفت. رژیم  برای گریز از بحران آبی خود ساخته هیچ برنامه ای ندارد و سعی دارد، با توطئه های مختلف، مردم مناطق را در مقابل هم قرار دهد که باید هوشیار بود.  

چرا چنین شد و چه باید کرد؟  

 جمهوری اسلامی حکومتیست سرمایه داری  با روبنای اسلامی که مشتی مافیای دلال و رانتخوار که خود را نماینده خدا و حاکم بر جان و مال مردم می دانند، قدرت را به دست گرفته  و با ریاکاری، تزویر و ترویج خرافات مذهبی، امکانات و اموال عمومی و حتا حق آبه را  بین خود تقسیم کرده، مردم را به فقر و فلاکت و محیط زیست را به نابودی کشانده اند. مردم بعد از این همه غارت و چپاول دلالان و رانتخواران، خوشبختانه به ماهیت اصلی حکومت پی برده و دیگر اجازه نخواهند داد که رژیم به غارتگریهای خود ادامه دهد. مردم در مقابل این همه ظلم و ستم و حل بحرانهای" اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضائی, آب و..، تنها با اتحاد، همبستگی و  تشکلهای شورائی می توانند، سازماندهی و ادراه امور کشور را بدست گرفته و جمهوری اسلامی را از اریکه قدرت به زیر کشند.  

 

No comments:

Post a Comment