gallery image

23 December 2022

زن، زندگی، آزادی: بخش دوم

نویسنده: حمید نیرومند

خواستم علل شروع انقلاب در کشورم ایران را توضیح دهم که متاسفانه تعدادی از رسانه ها، دولتهای خارجی و تعداد اندکی از مردم خودمان فکر می کنند، تنها بخاطر حجاب و چند تار موی زنان هست که این اعتراضات در کشور رخ داده است که این طرز فکر قطعاً غلط و اشتباه است. بله جرقه انقلاب توسط زنان و دختران خردسال دلیر بخاطر 43 سال دیده نشدن و فشارهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در اصل به حقوق زنان وارد شده و می شود. اما اصل مطلب چیز دیگریست و رژیم دیکاتوری نیز سعی بر آن دارد که فکر مردم را بسمت" لخت" بودن و خیلی مسایل دیگر غیر از مشکلات و علتهای اساسی آن سوق دهد.

هم میهنان گرامی مقیم خارج و داخل ایران، همانطوریکه مستحضر هستید، مدت 43 سال هست که مسئولین بی کفایت نظام جمهوری اسلامی، تاکنون از هیچ جنایتی دریغ نکرده و نمی کنند، منتهی اوایل متاسفانه بعلت نبود فضای مجازی ملت آسیب دیده ایران بجز اقشار اندکی، از رخدادها و حوادث حاصله در کشور محروم بودند. ولی قریب به 10 الی 15 ساله که دزدیها و کثافت کاری های رژیم منفور، رسانه ای میشه که آخوندهای ملعون تحمل آنرا ندارند و در این مدت فشارهای زیادی را به مردم وارد ساخته و میسازند حتی به قیمت جان کودکان خردسال.

هم میهنان عزیز من دو درک خیلی روشن در این مدت از نظام فاسد کسب کرده ام که بنظرم کاملاً درست می آید.

1 – اینکه می گویند، آهای ملت هر غلطی میخواهید در کشور بکنید، منتهی با ما کاری نداشته باشید، یعنی بما گیر ندید.

2 – در کنار ما باشید هر چی خواستید بهتون میدیم.

حال علل اساسی شروع اعتراضات در کشور را توضیح ودلایل اصلی آن که منجر به انقلاب آزادی شده است، بشرح زیر بیان می کنم:

1 – فساد افسار گسیخته اقتصادی که یکی ازعوامل خیلی مهم در کشور هست که دو قشر پائین و متوسط جامعه را در بر میگیرد. در این بین فقط قشر مرفه یا سرمایه داران هستند که از زندگی لذت می برند و برای این اقشار بدلیل وابستگی به حکومت، پولشوئی و رانتخواری معمول و آزاد است، در غیر اینصورت این گروه نمی توانند در روابط اقتصادی سالم جایگاهی داشته باشند. در کل این زالو صفتها در انقلابی که در پیش است از نظم موجود دفاع می کنند و اگر هم اعتراضی از آنها دیده می شود خیلی اندک است. در جمع بندی می شود گفت، سیستم اقتصاد دلالی و رانتخواری با فساد اقتصادی و تورم افسار گسیخته، موجب ورشکستگی اقتصاد کشور شده است.

2 – تبعیض بین اقوام و ادان مختلف.

3 – بیکاری و نبود شغل مناسب برای جوانان غیور میهن.

4 – چپاول سرمایه های مملکت توسط آقازاده ها و انتقال آن به بانکهای جهانی در کشورهای اروپائی و امریکائی و واگذاری منابع و امکانات کشور به کشورهائی همچون روسیه و چین.

5 – اعمال حجاب اجباری و تبعیض جنسیتی در مسائل اجتماعی، فرهنگی در اصل نادیده گرفتن حقوق اولیه و انسانی زنان از بدو تاسیس جمهوری اسلامی.

6 – نبود آزادی اندیشه و بیان و حق فعالیت مدنی، صنفی و سیاسی.

7 – بی اعتباری پاسپورت و از بین بردن ارزش پول رایج مملکت.

8 – فراز مغزها و نخبگان کشور بعلت اهمیت ندادن ونبود امنیت و شغل مناسب.

9 – نبود انتخابات آزاد و واقعی در جامعه و انتصاب رئیس جمهورها و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با دخالت مستقیم ولی فقیه و یا نهادهای تحت امر وی.

10 – وضعیت بد معیشتی و افسار گسیخته تمامی بازنشستگان کشور، بخصوص کارگران و از کارافتادگان.

11 – وضعیت اسفبار کودکان کار و خانواده های فقیر و فشار مضاعف به اقشار آسیب پذیر جامعه.

12 – نابودی هویت ملی، صنایع و تخریب محیط زیست، آثار باستانی کشور، آلودگی هوا و ترافیک شهری و جاده ها.

13 – اجبار در دین و حاکم کردن احکام و قوانین شرع.

14 – واگذاری پستهای کلیدی به روحانیون.

15 – تکرار شعار جنگ طلبی با کشورهای غربی و دخالت در امور داخلی کشورهائی چون سوریه، عراق، لبنان و... و تحمیل هزینه های هنگفت آن بر مردم.

16 – در اختیار گذاشتن و اقتصاد کشود برای تامین هزینه های نظامی سپاه پاسداران و نیروهای شبه نظامی طرفدار حکومت در عراق، سوریه و...

17 – در نهایت کلید تمامی این موارد بدست دیکتاتوری تمام عیار بنام رهبر" ولی فقیه".

شروع جنبش انقلابی ایران با از دست دادن خانم مهسا امینی، بهانه ای شد تا تمامی موارد بالا که در طول مدت 43 سال بر ملت ایران حاکم بود، استارت شود. این انقلاب در مدت کوتاهی توانست با تضاهرات خیابانی و اعتصابات سراسری دانش آموزان، دانشجویان، بازاریان, کارگران صنایع، پالایشگاه ها و مناطق نفت و پتروشیمی همراه و با تجمعات میلیونی در کف خیابان بصورت شبانه روزی عرصه را بر سرکوبگران تنگ کرده و با خالی شدن پول از بانکها و سرازیر شدن جمعیت میلیونی به خیابانها، می رود تا با تسخیر مراکز مهم اداری و حکومتی پیروزی نهائی را رقم زند.

نکات کلیدی و مهم در تجمعات:

مشکلاتی را که در وضعیت کنونی جنبش انقلابی وجود دارند، بشرح ذیل بیان می کنم،

1 – با وجود اعلان فراخوانها، استقبال از اعتصاب همگانی، محدود و مشهود می باشد.

2 – نبود هماهنگی میان تجمعات در استانها و شهرها و محدودیت تضاهرات به مکانها و محله های ویژه.

3 – تجمعات محدود به شب و خالی بودن آن در طول روز.

4 – برگزاری تجمعات در مکانهای خاص که نیروهای سرکوبگر قبلا در آن مکانها متمرکز شده اند. اگر تجمعات در محله ها بصورت محله محور تشکیل و در نهایت بهم بپیوندند در اینصورت است که نیروهای سرکوبگر مجبور میشوند، نیروی خود را تقسیم کرده و از تمرکز نیرو در یک محله عاجز می مانند.

5 – در استانی که زندگی می کنم، در اکثر خیابانها مغازه ها باز و خرید طبق معمول صورت می گیرد، حتی در زمان فراخوان همکاری کمتری از خود نشان می دهند.

در آخر می توان گفت که وضعیت کنونی آتش زیر خاکستر است. با این وجود تا همه مردم در تمامی استانها و شهرها مثل کردستان و بلوچستان" زاهدان" یکدست و متحد نباشند مشکلاتی در پیش رو خواهد بود. رژیم ضحاک برای ایجاد رعب و وحشت شروع به اعدام و کشتار بهترین و شجاعترین جوانان و حتی کودکان ما کرده، باید همت به خرج داده و راهی برای مقابله پیدا کنیم. ما بایستی شعار زندانی سیاسی آزاد باید گردد، را عمومی کرده و مخالفت عمومی علیه اعدام را برانگیخته و برای مقابله با هر گونه اعدام به شیوه های مختلف اقدام کرده و رژیم را ناچار به عقب نشینی وادار کنیم. مطوئن هستم با رعایت و در نظر گرفتن 5 مورد بالا، بزودی کشور آزاد و ملت فداکار از دست دژخیمان حاکم خلاص خواهند شد.

آذر ماه 1401


No comments:

Post a Comment