با 20 دلار, شیرازه نئولیبرالیسم بهم ریخت

پلیس امریکا , جرج فلوید سیاهپوست 46 ساله امریکائی را به اتهام اسکناس 20 دلاری تقلبی در روز دوشنبه 5 خرداد دستگیر و چهار نفر مامور پلیس او را وحشیانه به زمین انداخته, با فشارروی گردنش, اورا خفه می کنند" کشتند". جنایتی بس وحشتناک, برای 20 دلار که ادعا شده, تقلبیست. البته این نوع اتهامها توسط پلیس امریکا در مورد سیاهپوستان و سایر رنگین پوستان امریست عادی. بهرحال پلیس در نظام سرمایه داری دو وظیفه اصلی دارد.

الف – وظیفه حفظ و تامین امنیت سرمایه و سرمایه داران و اجرای بی قید وشرط فرامین توسط ماموران پلیس و نظامی,

ب – وظیفه کنترل و سرکوب مردم.  اجرای این عمل باید چنان خشن و بیرحم باشد, تا مردم از هیبت پلیس مو بر تنشان سیخ و جرات نکنند, بر علیه فقر و تبغیض نژادی و ... مقابل نظام مقدس سرمایه داری  دست به اعتراض بزنند.  

اگر ویروس کرونا" نوپا" جان بسیاری از مردم بخصوص از سیاهپوستان فقیر را می گیرد, اما تبعیض نژادی و نابرابری تاریخی جند صد ساله در امریکا دارد. تبعض نژادی درامریکا با انتخاب رئیس جمهور سیاه پوست "اوباما" نه تنها کم نشد, حتا ابعاد وسیعتری به خود گرفت. انتخاب اوباما و وجود مشاوران, فرماندهان نظامی عالیرتبه, نمایندگان, فرمانداران و... از میان سیاهپوست در ارگانهای اصلی نشان داد که تبعیض نژادی و نابرابری اجتماعی, مسئله ایست طبقاتی  و سرمایه و نئولیبرالیسم نه سیاه می شناسد و نه سفید, زرد و قرمز. ریاست حمهوری" اوباما " و حضور سیاه پوستان درفرماندهی سیستم پلیسی , نظامی, قضائی و... نشان داد, مسئله تبعیض نژادی تنها مختص سفید پوستان نیست بلکه  با مسئله اختلاف طبقاتی در جوامع سرمایه داری عحین شده است.  آنچه که برای سرمایه داری مهم است رنگ پوست نیست, بلکه بستگی به نقش و عملکرد افراد در دفاع از سیستم و قوانین موجود در چامعه سرمایه داری دارد. شعار حقوق بشر نیز تنها مستمسکیست برای تضمین امنیت سرمایه  و انباشت سرمایه.

کشته شدن جرج فلوید, زخمهای کهنه تبعیض نژادی, سراسر دنیا را بلرزه درآورد. مردم سایر کشورها از سیاه و سفید و دیگر رنگین پوستان" بخصوص در کشورهای اروپائی" با وجود خطر کرونا به خیابانها ریختند. مردم بستوه آمده از تبعیض نژادی و نابرابری, در انگلستان و بلژیک محسمه های نماد تجارت برده ها را به زیر کشیدند. مردم امریکا با وجود حکومت نظامی از اعتراض خیابانی دست بر نداشتند و سیستم آموزشی  پلیس و وجود سیستماتیک تبعیض نژادی در ساختار حکومتی را زیر سوال بردند و این جنبش را به جنبش جهانی علیه تبعیض نژادی و نابرابری تبدیل کردند.

جمهوری اسلامی که بر اساس تبعیض قرون وسطائی" جنسیتی و دینی" , رشوه , رانت و تحمیق  بنا شده است. سیستم پلیسی و قضائی آن, مدافع"  دلالان, رانتخواران, رشوه خواران و غارتگران" و دشمن سرسخت" کارگران و زحمتکشان و روشنفکران آزادی خواه و برابری طلب" است. تشکیلات پلیسی, امنیتی و قضائی جمهوری اسلامی کارگران و زحمتکشان را زندانی و شکنجه می کند. آزادی و عدالتخواهان را زیر شکنجه می  کشد. نیروهای سپاه و امنیتی جمهوری اسلامی, مردم معترض را در خیابانها به گلوله می بندند, زنان را سنگسار و دست و پای مردان را می برند. با این وجود سران جمهوری اسلامی با دیدن اعتراضات مردم امریکا, برغلیه تبعیض نژادی و بی عدالتی در ظاهر دست به تبلیغات ریاکارانه می زنند. اما در باطن رعشه به تن سران حکومت اسلامی اقتاده و به این فکر افتاده اند که نکند, معاملات مخفی چندساله اشان با تضعیف دولتهای امریکا و انگلیس, برباد شود. سران جمهوری اسلامی حتمن دیدند که پناه بردن " ترامپ" رئیس جمهور امریکا, به انجیل نتوانست خللی در اراده چنبش علیه تبعیض نژادی و نابرابری در امریکا ایجاد کند. گسترش جنبش تبعیض نژادی و برابری طلب در کشورهای اروپائی همچون" انگلستان" ترس سران رژیم را صد چندان کرده و آرزوهای معامله برای حفظ حکومت ولی فقیه را برباد رفته می بینند.

زنده باد جنبش ضد تبعیض نژادی و نابرابری.