gallery image

13 November 2020

تجارت" دلالی" با اعضای بدن فقرا

در و دیوار و صفحات مجازی پر شده از خرید و فروش" کبد, کلیه, قلب, استخوان, قرنیه چشم و...." بدن انسانهای فقیر و تهیدست. انسانهای شریفی که از فقر, بیکاری, گرانی  مسکن و نان مجبورند اعضای بدنشان را بفرشند . همسر" مرد 27 ساله" یکی از فروشندگان کلیه, می گوید :" کلیه همسرم را پارسال 50 میلیون تومان فروختیم تا از مستاجری دربیایم, یک خونه بدون امکانات در سرآسیاب خریدیم. اما کلیه را که فروختیم کار برای شوهرم سخت شد. حالا می خوایم بخشی از کبد رو بفروشیم که یا مغازه بگیریم یا ماشین بخریم تا باهاش کار کنه."  این فاجعه, بیان معضل بسیاری ازخانواده های ایرانیست.

 اصل فاجعه در کجاست؟

بدون شک همه می دانند, فقر و گرانی عامل این همه فجایع هست. هر شخصی از خود می پرسد, با وجود این همه امکانات و ثروت ملی, چرا اکثریت مردم در فقر و فلاکت بسر می برند و تعداد اندکی در کاخهای فرعونی زندگی می کنند؟ پاسخ این سوال را باید در ماهیت حکومت یافت. جمهوری اسلامی حکومتیست سرمایه داری و سیاست مسلط برآن سیستم دلالی و رانتخواریست . تامین مالی حکومت از فروش" حراج" نفت خام و گاز و منابع معدنیست, براین اساس جمهوری اسلامی در چند دهه حکومت برای رونق دلالی, موسسات و کارخانجات داخلی از قبیل" پالایشگاها, صنایع" تولیدی و کشاورزی" و خدماتی را به مرز ورشکستگی کشاند و با سیاست نئولیبرالیستی امکانات تولید داخلی " صنعتی و کشاورزی" را به عوامل حکومت" دلالان"  و رانتخواران واگذار و با تغییر کاربری آنان را به نابودی کشاند. میلیونها کار بیکار و جامعه در فقر و فلاکت گرفتار شد. جمهوری اسلامی جامعه را چنان گرفتار گرانی و فقر و بیکاری کرد که بسیاری مجبورند برای زنده ماندن دست به هر کاری بزند از فروش اعضای بدن و نوزاد گرفته تا دزدی.

خرید و فروش اعضای بدن در ایران شکل عادی به خود گرفته است. بجز فروشندگان و خریداران قشری فاسد و انگل بنام" دلالان اعضای بدن" بوجود آمده اند و از این را به درآمدهای کلان رسیده اند. بطوریکه بیماران در بیمارستان از دست این قشر در امان نیستند.

الف فروشندگان اعضای بدن و عوارض بعدی آن.:

افرادی که در فقر مطلق گرفتار شده و از هرگونه حمایت های دولتی بی بهره اند, برای زنده ماندن و تامین حداقل مایحتاج زندگی خود و خانواده, با وجود آگاهی از عوارض بعدی نقص عضو, تن به فروش اعضای بدنشان می دهند. با این وجود مشکلات آنقدر عمیق است که شخص مجبور است اعضای دیگر بدنش را هم بفروشد.

ب – کسانی که به اندام احتیاج دارند و مشکلات آن.

افرادی که به هر دلیلی به ترمیم یا پیوند اعضا نیازدارند, با وجود موانع شرعی ویا عدم دستیابی به اعضای مصنوعی , یا  اعضای اهدائی بدن مردگان از قبیل قلب و کلیه و... مجبورند به دلالان و یا مستقیمن به  فروشندگان اعضای بدن مراجعه کنند. نیازمندان اعضای بدن به چند گروه تقسیم می شوند.

1 – فقرا, بیکاران و کارگران و زحتکشان تهیدست در صورت مواجه شدن با چنین مشکلی نه تنها از کوچکترین حمایت دولتی برخوردار نمی شوند بلکه بدلیل هزینه های سرسام آور بیمارستان, عمل جراحی و دارو , با درد و رنج برای پایان عمرشان انتظار می کشند.   

2 – افراد نیمه مرفه که از توان مالی مناسب برخوردارند, اما با توجه امکانات محدود پزشکی در ایران و هزینه های سرسام آور جانبی و عدم توجه به مراقبتهای بعد از عمل پیوند با مشکلات مالی و  با عواقب ناگوار بعدی گرفتار آیند.  

3 – عوامل حکومت, سرمایه داران و اقشار مرفه از امتیازات ویژه ای برخورداند و می توانند هزینه های خرید اعضای بدن و هزینه های بیمارستان و جراحی را بپردازند و از مراقبتهای ویژه برخوردار باشند. درصورت نیاز می توانند به  بیمارستانهای ویژه و مجهز در کشورهای پیشرفته مراجعه کنند.

پ – دلالان" موسسات کارچاق کن" , بیمارستانها و جراحان عمل پیوند اعضا.

این گروه نه از فرشندگان هستند نه از خریداران، در سایه سیاستهای جمهوری اسلامی از این راه به درآمدهای کلان می رسند.

راه حل معقول و انسانی چیست.

دو فاکتور بسیار مهم برای حل این معضل وجود دارد.. یکی راه اندازی سیستم تامین اجتماعی و بهداشت و درمان بر اساس سیستم سوسیالیستی" مردمی" است که در آن دولت موظف موظف باشد  کار, نان و مسکن را برای مردم تامین و خانواده در کمال آرامش زندگی کند . فاصله طبقاتی را کمتر و در نهایت از بین ببرد. دولت باید موظف شود یک زندگی شرافتمندانه برای افراد ناتوان و علیل و بیکار, بوجود آورد. بهداشت و درمان برای عموم قابل دسترس و رایگان باشد. فاکتور دوم دولت باید موظف شود, مراکز درمانی را تقویت و بیمارستانهای تخصصی برای بیماریهای خاص ایجاد کند. مراکز آموزش پزشکی, بهداشت و دارو را تقویت کند. با راه اندازی مراکز مطالعه اعضای بدن و ساخت مصنوعی اعضا اقدام و راه اندازی کند. از طرف دیگر باید اهدا اعضای بدن فوت شوندگان را جدی گرفت و مراکزی برای نگهداری آنها بوجود آید, تا در صورت احتیاج به بدن افراد نیازمند پیوند زده شود. این راه حلیست که میتواند مشکل جامعه را حل کند.

چه باید کرد؟

قدر مسلم این است که جمهوری اسلامی نه توان حل چنین معضلی را دارد و نه می خواهد در این راه قدم بردارد. تا زمانیکه غول خصوصی سازی تمامی امکانات جامعه را می بلعد, نمی توان امیدی به بهبود سیستم بهداشت و درمان داشت. با این وجود می توان  از طریق حرکتهای منظم و آگاهانه  عمومی  در" مراکز مربوطه " راهی را باز کرد و ساختار را دگرگون ساخت. کارگران و کارکنان بیمارستانها, مراکز بهداشت, درمان و آموزش می توانند, با ایجاد شوراها مدیریت و اداره آنها را بدست گرفته و خواستار تغییر ساختار مدیریتی و لغو خصوصی سازی,شده وبه مالکیت خصوصی در بخش بهداشت , درمان و سلامت اجتماعی پایان دهند . 

 

1 comment:

  1. سلام دوست عزیز عالی بود خسته نباشید

    ReplyDelete