امریکا به عنوان نماد سرمایه داری" نئولیبرالیسم" در گیر بحرانهای ساختاری شده و شدت فاصله طبقاتی, گسترش فقر, گرایشات تبعض نژادی و بیماری کرونا, امنیت جامعه امریکا را بیش از پیش در معرض خطر قرار داده است. با تسخیر ساختمان کنگره توسط معترضین و طرفداران ترامپ به نتایج انتخابات, دموکراسی دو حزبی" اشرافیت حزبی" و تقسیم قدرت بین دو حزب دموکرات و جمهوریخواه با چالش جدی روبرو و تشکیل احزاب سیاسی جدید در امریکا را به یک ضرورت تبدیل کرد. قبل از رای گیری هر دو حزب کاندیدا معرفی کردند. همانطوریکه انتظار می رفت, این رقابت به افشاگری و تهمت های اخلاقی بین کاندیداها تبدیل شد. دموکراتها از میان چند کاندیدا بالاخره با کاندیداتوری بایدن با وجود ادعای نه چندان مناسب توسط ترامپ, در مقابل ساندرز که خواسته های قشر میانی و پائین حزب را مطرح می کرد, موافقت کردند. جمهوری خواهان هم با وجود نارضایتی از سیاستهای بین المللی و برخی اختلافات درون حزبی کاندیداتوری وی را تائید کردند. بعد از رقابت نه چندان مناسب بین دو کاندیدا, از همان ابتدا نتایج انتخابات به نفع جو بایدن توسط مطبوعات و خبرگزاریها رقم زده شد. ترامپ با ادعای تقلب و دزدی در آرا از پذیرش نتایج انتخابات به نفع بایدن خودداری کرد. با مقاومت ترامپ بحران سیاسی امریکا به مرحله جدید وارد و با تصرف ساختمان کنگره توسط معترضین همزمان با بررسی نهائی نتیجه انتخابات در سنای امریکا به اوج خود رسید.
با قدرت گیری جمهوریخواهان
به رهبری ترامپ در 4 سال قبل و تغییر در رفتار بین المللی, آغاز و مشکلاتی در روابط
جهانی امریکا بوجود آمد. با این وجود در مراحل اولیه اقتصاد داخلی امریکا, بطور
نسبی رونق گرفت, همزمان با گسترش کرونا و تلفات بسیار سنگین آن در امریکا اقتصاد
داخلی امریکا با مشکلات زیادی روبرو و بحران اقتصادی, در داخل امریکا و در سطح بین
الملل شدت یافت. عدم توانائی مقابله سیستم بهداشت و درمان با "ویروس کرونا"
به نارضایتی های داخلی دامن زد و روابط بین المللی را بیش از پیش دستخوش تغییرات
قرار داد. ادامه نارضایتی های داخلی و تلفات سنگین کرونا, ترکیب شرکت کنندگان در
انتخابات را دگرگون ساخت. رای دهندگان به" بایدن" را می توان به سه طیف
عمده تقسیم کرد.
طیف اول - کسانی که با
وجود مخالفت با سیاستهای اقتصادی و اجتماعی حزب دموکرات و نزدیکی به سیاستهای"
اقتصادی و خدماتی و مالیاتی" جمهوری خواهان , تنها به دلیل مخالفت با سیاستهای
و رفتارهای دولت" ترامپ" به " بایدن" رای دادند.
طیف دوم – کسانی هستند که
بصورت سنتی به کاندیدای دموکراتها رای می دهند و شامل افراد مرفه و نیمه مرفه,
ساکن شهرهای بزرگ و ساکنین مناطق نوارساحلی هستند.
طیف سوم – کسانی که از
گسترش ویروس کرونا و تبیض نژادی رنج می برند و همجنین اشخاصی که به امید, تغییر در
سیستم بهداشت و درمان و بیمه به نفع زحمتکشان هستند.
ترامپ نیز توانست اقشار مختلفی را به دنبال خود بکشاند
و بیشترین افرادی که به وی رای دادن از مناطق معدنی و صنعتی با سوخت فسیلی و ایالتهای
با بافت کشاورزی که عمومن بطور سنتی به جمهوریخواهان رای می دهند. در نهایت اشخاصی
که افکار نژادپرستانه دارند و منافع خود را در عدم وجود خارحی ها و پناهندگان می
دانند.
اعتراض به نتیجه انتخابات تنها
به اظهارات ترامپ مختص نشد و بسیاری از معترضین و طرفداران ترامپ به اطراف ساختمان کنگره امریکا کشانده شدند. یکی
از پیامهای مهم این تجمع برائت از جمهوریخواهان مخالف ترامپ و اعلان تشکیل حزب جدید جمهوریخواه"
انشعابی" که توسط پسر " ترامپ" اعلام شد. این اعلان میتواند اولین
ضربه به پیکر دموکراسی دو حزبی در امریکا باشد و انتظار می رود در آینده ای نه
چندان دور این روند در حزب دموکرات نیز به وقوع به پیوندد. وقتی که معترضین
ساختمان کنگره را به تصرف خود درآوردند دومین ضربه به پیکر دموکراسی دو حزبی وارد
شد. بر خلاف حمایت امریکا از اعتراضات به تقلب انتخابات و تشویق معترضین به تسخیر
پارلمان در کشورهای دیگر نیروهای انتظامی وارد و حکومت نظامی اعلام شد.
بعد از تخلیه ساختمان کنگره از معترضان, جلسه سنای
امریکا تشکیل و با اعلام پیروزی" بایدن" خاتمه پیدا کرد. بعد از اعلان
رسمی و تائید ریاست جمهور آینده, ترامپ با حفظ اعتراض, اعلام کرد که انتقال قدرت
طبق برنامه انجام خواهد گرفت. بدین صورت بحران انتقال ریاست جمهوری به انتهای خود
رسید, غافل از اینکه بحران عمیق و تضادهای اجتماعی وارد مراحل جدیدی شد.
اتفاق دیگری که افتاد و
نمی توان بی اهمیت از کنار آن گذشت. کسب اکثریت سنای امریکا توسط دموکراتهاست که می تواند جنبه های منفی و مثبت در
آینده سیاسی امریکا به رهبری" بایدن" داشته باشد. از یک طرف دموکراتها
می توانند بدون مانع طرحها و لوایح و قوانین را بدون مزاحم پیش ببرند. از طرف دیگر,
با وعده هائی که داده شده و انتظاراتی که در بین مردم ایجاد شده, بهانه ای به نام
مخالفت جمهوریخواهان در مقابلشان وجود ندارد. از آن جا که بحران اقتصادی تمام
سیستم سرمایه داری را در بر گرفته و کرونا همچنان قربانی می گیرد. عدم توانائی دولت
جدید در حل مشکلات, بحرانهای اجتماعی را دامن خواهد زد.
بحران در روابط جهانی وارد
مرحله جدیدی شده و ورود دوباره امریکا به نهادهای بین المللی طبعن هزینه هائی به
همراه خواهد داشت که با وجود بحران عمیق داخلی" اجتماعی, اقتصادی",
امریکا توان پرداخت چنین هزینه هائی را ندارد و بطبع باید از نقش خود در روابط بین
المللی و شرکت در پیمانهای هزینه بر کم کند. که این خود به جایگاه بین المللی
امریکا و نقش آن ضربه خواهد زد.
No comments:
Post a Comment