gallery image

29 January 2021

نئولیبرالیسم یا سوسیالیسم

همانطور که انتظار می رفت بحران جاری امریکا وارد مرحله ای از چالشهای بزرگ ساختاری" سیاسی  و اجتماعی و اقتصادی" شده است. از اشغال کنگره امریکا, توسط طرفداران ترامپ و ناراضیان به نتیجه انتخابات گرفته تا استیضاح " ترامپ"رئیس جمهور امریکا, توسط حزب دموکرات و حذف حساب کاربری ترامپ توسط مدیران شبکه اجتماعی از قبیل" توئیتر" و حمایت آشکار خبرگزاریها و شبکه های اجتمای از پیروزی بایدن,همچنین توقف کمک مالی بیشترین شرکت های بزرگ امریکائی از جمله" سیتی گروپ" به نمایندگانی که پیروزی بایدن را به چالش کشیده اند, نشان می دهد که ساختار سیاسی امریکا در دوران تسلط نئولیبرالیسم به مرحله حادی رسیده است. بنا به گزارشها امریکا در زمان انتقال ریاست جمهوری به بایدن چهره کاملن امنیتی به خود گرفته که حکایت از وجود بحران ساختاری در امریکا است.

لذا, ضروریست به دوعامل عمده در بحران جاری اشاره شود.

الف – آشکار شدن" قدرت پنهان" در انتخابات اخیر.  

قدرت نمائی جاری در امریکا, جنگیست مابین سرمایه های انحصاری , که با شکل گیری گرایشات مختلف انحصارات در تصاحب رهبری جهان سرمایه داری, ضرورت جانجائی قدرت در درون سیستم نئولیبرالیسم را آشکار ساخت. در ادامه سیاست نئولیبرالیستی و واگذاری فعالیتهای عمده اقتصادی و خدماتی دولتی به بخش خصوصی و همچنین پیدایش سرمایه های انحصاری در زمینه فن آوری نوین و انحصاررسانه ها و شبکه های اجتماعی در دست بخش خصوصی, ساختار قدرت دولتی را برهم زده است. از طرف دیگر تمایل سرمایه های مالی برای کسب سود بیشترو انتقال کارخانه ها و صنایع تولیدی به دلیل نیروی کار ارزان و فرار سرمایه ها و صنایع تولیدی از امریکا, موجب تعطیلی بسیاری از تولیدات داخلی گردید. همچنین, اتوماتیزه شدن, صنایع و ماشین آلات تولیدی, بسیاری از کارگران را بیکار و شکاف طبقاتی را عمیق تر کرده است. بدین ترتیب می توان از دو تضاد عمده در وضعیت کنونی امریکا نام برد. یکی رقابت و تضاد مابین انحصارات و دیگری تضاد طبقه کارگر و زحمتکشان با حاکمیت سرمایه.

بطور سنتی قدرت واقعی در امریکا در دست انحصارات نظامی و مراکز مالی وابسته به صنایع نظامی و نفتی بوده و با پیدایش انحصارات جدید , قدرت انحصاری این بخش از سرمایه به چالش کشیده شده است. در حال حاضر, دو گرایش در ادامه سیاست نئولیبرالیسمی امریکا بوجود آمده است. یکی گرایشی که خواهان مرکزیت جغرافیائی" امریکا" برای رهبری سرمایه در جهان است و دیگری رهبری سرمایه بدون در نظر گرفتن واحد جغرافیائی. هر چند ترامپ توانست, با اتکا و حمایت بخش عقب مانده سرمایه  و استفاده از نارضایتی عمومی و با طرح شعارهائی همچون " اول امریکا" " حمایت ازبرگشت سرمایه به داخل", " تجدید فعالیت صنایع با سوخت فسیلی و معادن در داخل", " خروج از معاهدات بین المللی هزینه بر" و "بستن مرزها" در 4 سال دوران ریاست جمهوری, توانست بخشی از شعارهای محوری خود را عملی سازد. با عملی شدن برخی از شعارها, ابعاد فقر, گرانی و شکاف طبقاتی بشدت افزایش یافت. خصوصی شدن کامل سیستم بهداشت و درمان و بیمه, در راستای سیاست نئولیبرالیستی, طبقه کارگر و اقشار متوسط و فقیر امریکا در مقابل ویروس کرونا با تلفات انسانی فاجعه باری روبرو گردید. در ادامه سیاست نئولیبرالیستی با مرکزیت امریکای به رهبری ترامپ تبعیض نژادی و ناهنجاریهای اجتماعی گسترش پیدا کرد و گروه های نژادپرست در گوشه کنار آمریکا مثل قارچ روئیدند.

گرایش دیگربا نمایندگی حزب دموکرات به رهبری بایدن سعی دارد در وحله نخست تضاد میان انحصارات را حل کرده و به نوعی توازن قدرت در میان آنان برقرار سازد. اما با توجه به ابعاد بحران داخلی و بین المللی سیستم سرمایه داری, ادامه سیاست نئولیبرالیستی بدون مرز تنه به به بحران داخلی امریکا دامن خواهد زد. نه سرمایه های انحصاری به برنامه های وی تمکین خواهد کرد نه سیاستهای او فقر و شکاف طبقاتی را تخفیف خواهد داد. بنابراین نئولیبرالیسم در هر دوحالت شکست خورده و در صورت ادامه چنین سیاستی جامعه امریکا درگیر ناملایمات و آشوبهای توده ای خواهد شد. تنها راه نجات جامعه از نابرابری و بی عدالتی های اجتماعی تغییرساختار مالکیتی از خصوصی به عمومی, و انتقال قدرت به کارگران و زحمتکشان و برقراری نظام سوسیالیستی است.   

ب – آزادی انتشار اندیشه و بیان.

دوران لیبرالیسم و آزادی عقیده و بیان و انتشار آن در جوامع سرمایه داری مدتهاست به انتهای خود رسیده است و با تسلط نئولیبرالیسم بر ساختار سیاسی, امکان مانور اندک لیبرالیسم سیاسی از بین می رود. با تسلط اندیشه نئولیبرالیسم بر دولتهای ظاهرن لیبرال, انتشارات و رسانه های عمومی, به تسلط بخش خصوصی درآمده و دامنه آزادی بیان و اندیشه و انتشار روز به روز محدودتر می شود. از طرف دیگر پیدایش سرمایه های انحصاری در بخش اینترنتی" رسانه ها, انتشارات و شبکه های اجتماعی" و تدوین مرام نامه های یکطرفه و مستقل از کنترل دولت, این قشر سرمایه  را به چنان قدرتی تبدیل کرده که می تواند انتخابات و هرگونه تغییر و تحولات سیاسی را تحت کنترل خود درآورد. بطوریکه در انتخابات اخیر آمریکا, مدیران این شرکتهای انحصاری نوپا توانستند بدون حکم قضائی, حساب کاربری" ترامپ" رئیس جمهور وقت امریکا و طرفداران وی را حذف کنند. این رویکرد ثابت کرد که مالکیت خصوصی و انحصار بر شبکه های اجتماعی و رسانه ها خطری است جدی برای آزادی اندیشه و بیان. بنابراین ضروریست, برای دفاع از آزادی بیان و اندیشه و انتشار,  رسانه ها و شبکه های اجتماعی از مالکیت خصوصی خارج و در کنترل و اختیار مالکیت عمومی قرار گیرند. 

 

3 comments:

  1. سلام دوست عزیز امیدوارم که خوب باشید تحليل خوب و مبسوطی بود جهت اطلاع دو غلط املایی داشت که اشکال از تايپ فارسی است مثل کاملن که می‌شود کاملا و یکی دیگر جابجایی که نقطه ن بجای ب گذاشته شده بود یعنی در نوشتار جابجایی نوشته شده عالی بود این دفعه بیشتر حوصله داشتی

    ReplyDelete
  2. جانجایی نوشته بودی

    ReplyDelete
  3. Blackjack Rules: How to play - JTM Hub
    The 용인 출장안마 main 안성 출장샵 objective of Blackjack is to find the perfect value card in each hand, and by this, all the cards 메이플 캐릭터 슬롯 in a hand are red. 춘천 출장샵 All 김포 출장샵 cards are

    ReplyDelete