gallery image

01 February 2021

ضد انقلابی که خود را انقلابی جا زد

انقلاب شکوهمندی که در سال 1357 نوید آزادی و رهائی از وابستگی به امپریالسیم و دیکتاتوری شاه و برپائی حکومت مردمی با شرکت کارگران و سایر زحمتکشان " شهر و روستا" را می داد, با تسلط جمهوری اسلامی به شکست کشانده شد. از نظر نگارنده, انقلاب یعنی نفی نظام کهنه و برپائی نظم نوین اجتماعی. انقلاب یعنی نفی نظام استثمار کارگران و زحمتکشان و برقراری آزادی, برابری و عدالت اجتماعی. انقلاب یعنی نفی و لغو هرگونه تبعیض نژادی, ملی, مذهبی و نابرابری جنسی" زن و مرد". انقلاب 57 یعنی نفی وابستگی به امپریالیسم و ایجاد حکومتی دموکراتیک و مردمی به جای دیکتاتوری" شاه". با توجه به تعاریف قید شده, با روی کارآمدن" جمهوری اسلامی", دیکتاتوری فردی" شاه" جای خود را به دیکتاتوری مذهبی" ولایت فقیه" داد و" عمامه و منبر" به جای" تاج و تخت" نشست و بر این منوال رژیمی بمراتب هولناک تر از پیش بر" تخت منبرینش!" نشست و انقلاب شکوهمند بهمن ماه را زیرسم نعلین لگدکوب و به شکست کشاند.

نتایج برآمده ازکودتای استعماری و امپریالستی" انگلیس و امریکا", راه اندازی سازمان امنیتی مخوف" ساواک" توسط سازمانهای امنیتی- اطلاعاتی امریکا, انگلیس و برقراری سلطنت را می توان به دو دسته تقسیم کرد.

الف – حفظ منافع انحصارات امپریالیستی.

بازگشت دوباره رژیم دیکتاتوری شاه, به تسلط دوباره کمپانی های انحصارات نفتی بر منابع نفتی ایران و تدوین و تنظیم تولید و بازار داخلی در جهت منافع انحصارات بین المللی که به پیدایش سرمایه داری وابسته منتهی شد.

ب – ایجاد خفقان مطلق در جامعه.

رژیم کودتا توانست با استفاده از نیروی نظامی و بکارگیری همه جانبه ساواک و در سایه حمایت امپریالیسم, پایه های قدرت خود را تحکیم و هرگونه اعتراضات مردمی و نشر آزادانه" اندیشه و بیان" را بیرحمانه سرکوب کند. با تسلط خوف و وحشت در جامعه, سرکوب بیرحمانه نیروهای انقلابی آزادیخواه و برابری طلب میسر و در غیاب آلترناتیو مردمی, زمینه تصاحب قدرت, توسط نهادها و نیروهای مذهبی مهیا گردید.  

شاه در وحشت از تزلزل پایه های دیکتاتوری, در مقابل هر نوع رفورم ظاهری در ساختار سلطنتی مقاومت و از تشکیل فراکسیون درونی جلوگیری کرد. در نتیجه رادیکالیزه شدن بحران اجتماعی سالهای 56 و 57 و نبود آلترناتیو درونی رژیم سلطنتی, امپریالیزم را مجبور ساخت, برای جلوگیری از رشد اعتراضات مردمی, و ایجاد کمربند سبز در مقابل اتحاد جماهیر شوروی "سابق" نیروهای مذهبی" متشکل در بازار سنتی و روحانیت" به رهبری خمینی را مطرح و شاه را مجبور به ترک ایران وادارد.  

روحانیت به رهبری خمینی با استفاده از بازار سنتی و در غیاب آلترناتیو جنبش نوین مردمی  با استفاده از ایدئولوژی اسلامی و اعلام " جمهوری اسلامی"قدرت حکومتی را به دست گرفت وبا استفاده از احساسات مذهبی, انقلاب اجتماعی نوپای مردمی را مرحله به مرحله به شرح زیربه شکست کشاند.

الف – سرکوب تشکیلات نوپا و اعتراضات سازمان یافته.

در تداوم انقلاب بهمن ماه 57 کارگران و اقشار مختلف جامعه در صحنه تحولات اجتماعی وارد شدند. سران جمهوری اسلامی با طرح وعده و وعیدهای مختلف, اقشار مذهبی را در کمیته های مساجد, انجمن های اسلامی, بسیج و سپاه پاسداران متشکل و در مقابل تشکلها و نیروهای انقلابی و شوراهای کارگران و سایر زحمتکشان قرار داد. حکومت نوپای" شرع" با صدور فتواها, نیروهای انقلابی را سرکوب و آزادی اندیشه, بیان و انتشارات دموکراتیک را نابود کرد. با یورش به شوراهای کارگری, شهری, روستائی و شوراهای ملتهای ایران, نمایندگان آنان را دستگیر و به جوخه های اعدام سپرد و نهادهای ضد کارگری و مردمی از قبیل شوراها و انجمنهای اسلامی را جایگزین آنان کرد.

ب – تثبت ولایت فقیه و پیشبرد سیاست نئولیبرالیستی و ادامه سرکوب بیرحمانه اعتراضات مردمی.

جمهوری اسلامی بعد از اینکه ازسرکوب نیروها و نهادهای متشکل انقلابی اطمینان حاصل کرد, برای تثبیت اقتدار" حکومت ولائی" از سرکوب نیروهای متحد رژیم, منتقدان سیستم ولائی غافل نماند. جمهوری اسلامی همزمان با تثبیت قدرت, طبق برنامه های صندوق بین المللی پول و بانک جهانی شروع به تغییر ساختار اقتصادی زد و در ادامه سیاست نئولیبرالیستی  ثبات شغلی را از بین برد و صنایع و تولید داخلی را با سپردن به بخش خصوصی رانتخوار به نابودی کشاند. در راستای همان سیاست, خدمات بهداشت, درمان و بیمه را نابود و مردم را در مقابل امراض و بخصوص" ویروس کرونا" بی دفاع ساخت. در ادامه بیکاری, فقر و گرانی, رژیم همچنان به سرکوب اعتراضات مردم بجان آمده از فقر و گرانی با بیرحمی تمام ادامه می دهد.

پ – جلوگیری از پیدایش آلترناتیو موازی درونی.

جمهوری اسلامی همانند رژیم" شاه" برای جلوگیری از تشکیل آلترناتیو موازی با ولایت فقیه از سرکوب منتقدان داخلی خود غافل نماند. عدم وجود آلترناتیو موازی, جمهوری اسلامی را امیدوار ساخته است که با مذاکرات مخفی و دادن امتیازات به دولت جدید امریکا چند صباحی در حکومت بماند. امریکا و کشورهای جنوبی خلیج فارس و اسرائیل دریافته اند که می توانند امتیازهای ویژه ای از رژیم دریافت کنند. با این وجود, ظاهرن برای دولت امریکا روشن شده است که دادن چنین امتیازهائی از طرف رژیم, بحران داخلی را تشدید و غیر قابل کنترل گرفتار خواهد کرد. به نظر می آید که دولت امریکا, در نبود آلترناتیو قوی و مورد اطمینان و وجود بحران عمیق در خاورمیاه و در جهان سرمایه داری, به مماشات با جمهوری اسلامی ادامه خواهد داد.
چه باید کرد:

در چنین موقعیتی تنها راهی که برای کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و روشنفکران و نیروهای انقلابی قابل تصور است, اتحاد و تشکل و سازماندهی مبارزات توده ای است. کارگران و زحمتکشان شهر و روستا و روشنفکران انقلابی باید با هرگونه پس رفت مقابله  و صف خود را از نیروهای ضد انقلابی" شیخ" و" شاه" جدا کرده و با اتحاد و تشکل به سازماندهی و ایجاد شوراهای انقلابی همت و برای آزادی, برابری و عدالت اجتماعی و برقراری سوسیالیسم مبارزه کنند. 

 

1 comment:

  1. This comment has been removed by a blog administrator.

    ReplyDelete