gallery image

12 July 2021

کارگر سوسیالیستی که , هیئت مرگ" خمینی" را رسوا کرد

جلال حسنی متولد شهر زنجان, در آبان سال 1364 در تهران به اتهام هواداری از سازمان چریکهای فدائی خلق" اقلیت به همراه تعدادی از رفقایش دستگیر می شود و بعد از تحمل شکنجه های وحشیانه به 5 سال زندان محکوم و  در طول زندان با شرکت در اعتراضات و  اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در راه دفاع از منافع هم طبقه اش در مقابل زندانبانان ایستاد.  جلال کارگری آگاه به منافع طبقه کارگر و وجودش لبریز از عشق به کارگران و سایر زحمتکشان بود. در نزد او نه قهرمان بودن جائی داشت و نه از مرگ هراسان بود. دغدغه او همچون سایر همرزمانش ترس از نهادینه شدن کشتار زندانیان سیاسی و ایجاد خوف و وحشت در جامعه و غارت کارگران و سایر زحمتکشان بود. جمهوری اسلامی با کشتن او ثابت کرد که دشمن واقعی کارگران است.

5 مرداد سال 67  آسمان زندان گوهردشت کرج اسیر چنگالهای اختاپوس " هیئت مرگ" رژیم جمهوری اسلامی به رهبری خمینی شد. از روز 6 مرداد حاکمان شرع " هیئت مرگ" و زندانبانان جمهوری اسلامی, کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی طیف مجاهدین در زندان" رجائی شهر" را آغاز کردند. از 5 شهریور کشتار دسته جمعی زندانیانسیاسی" طیف کمونیستها و چپها" رقم خورد.

من همراه باجلال و سایر زندانیان سیاسی در زندان 325 اوین "تهران" شاهد رفتار جنون آمیز زندانبانان بودیم که حکایت از ادامه کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی بود. در این بند از گروهای مذهبی یک زندانی از گروه فرقان بود و دیگری امیر انتظام از نهضت آزادی. تعدادی نیز از زندان گوهردشت به جمع ما اضافه شدند. افرادی که از گوهردشت آورده شده بودند روش محاکمه و انواع سوالهای" هیئت مرگ" و کشتار دسته جمعی را بیان کردند. این اخبار و گزارشات جدی گرفته شد و زندانیان در دستجات مختلف با هم به مشورت پرداختند.

در اوایل شهریور تعدادی از همبندیهایمان را برای محاکمه بردند که هیچکدام از آنها برنگشتند که بعدن معلوم شد همه را اعدام کرده اند. روز بعد چند نفر را از جمله یکی از اعضای" فدائین اکثریت" بنام احمد قویدل را صدا کردند . آنها بعد از ساعتی به بند برگردانده شدند. هیئت مرگ به آنها گفته بود در صورت همکاری با رژیم, آزاد خواهند شد و حتا می توانند در چارچوب جمهوری اسلامی فعالیت علنی داشته باشند. او پیغام زندانبان را با توده ای ها و اکثریتیها به اشتراک گذاشت. این پیغام به دیگر زندانیان حاضر در بند نیز درز کرد. بحث در مورد نحوه برخورد با سوالات هیئت مرگ و انتقال اخبار کشتار زندانیان سیاسی به بیرون از زندان در میان طیفهای مختلف زندانیان سیاسی درگرفت. من و چند نفر از جمله جلال حسنی برای پیدا کردن راه حل, گفت و گو کردیم. محور گفتگو ها در مورد امکان انتقال خبر توسط فردی از بین ما به بیرون از زندان و همچنین تنظیم جواب برای سوالات" هیئت مرگ" بود. یکی از رفقایمان با شرط و شروط پذیرفت و قرار شد, نحوه پاسخگوئی به سوالت احتمالی با هیئت مرگ را طوری تنظیم کند که بتواند از زندان خلاص شده و  وقایع داخل زندان را به بیرون درز دهد. اما جلال بدون معطلی گفت: " من تصمیمم را گرفته ام  و از مارکسیست و سوسیالیسم آرمان رهائی کارگران دفاع خواهم کرد." او نیز همانند بسیاری, فدائی راه کارگران و زحمتکشان شد. ما هنوز به آن فکر می کردیم که هنوز افرادی متشکل" هر چند محدود" در بیرون هستند که بتوانند اخبار را سریع در جامعه پخش کنند. غافل از اینکه سرکوب در درون زندان چنان وحشتی در جامعه انداخته بود که امکان انتشار اخبار وجود نداشت. از طرفی نیروهای چپ یا متلاشی شده و یا در اختلافات درونی گرفتار بودند.

با  وجود گذشت چند دهه از کشتار وحشیانه  زندانیان سیاسی سال 67, خون سرخ مبارزان قهرمان, رژیم پوسیده و قرون وسطائی جمهوری اسلامی را بار دیگر به چالش کشیده و با انتصاب" رئیسی" یکی از سه نفر اصلی هیئت مرگ به عنوان رئیس جمهور, ناقوس سرنگونی رژیم به صدا درآمده است تا جائی که توجیه کشتار وحشیانه و ضد بشری جمهوری اسلامی برای دول جهانی غیرممکن یا با مشکل مواجه ساخته است.

یاد و خاطره جلال حسنی کارگر مبارز و وهزاران جانباخته راه آزادی, برابری و عدالت اجتماعی گرامی و پاینده باد.

برگرفته از : وبلاگ سرگذش و خاطرات

No comments:

Post a Comment