جمهوری اسلامی در خوزستان بجای آب, خون جاری می کند

دامنه اعتراضاتی که از روز پنجشنبه مورخ 24 تیر ماه به نبود و کمبود آب در شهرهای خوزستان شروع شد هر روز  ابعاد جدید و گسترده ای به خود می گیرد. کارگران و کشاورزان شهرهای مختلف خوزستان, شبها خواب را از چشم سرکوبگران جمهوری اسلامی ربودند. بنا به گزارشها 8 نفر از جونان شهرهای مختلف خوزستان شهید و تعداد زیادی دستگیر شده اند. با ادامه وحشیگریهای نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی کارگران,زحمتکشان و روشنفکران در شهرهای مختلف ایران به حمایت از مردم خوزستان برخاسته و کلیت جمهوری سرمایه داری دلالی اسلامی را به چالش کشیده اند.  

سیاستها و برنامه های رژیم در خوزستان!

وجود منابع نفت و گاز  در خوزستان از اهمیت ویژه ای برای تامین منابع مالی جمهوری اسلامی برخوردار است. جمهوری اسلامی با پیروی از سیاستهای تک محصولی و خام فروشی بعد از کودتای امپریالیستی علیه دولت مصدق اینبار با خشکاندن هورالعظیم و راه اندازی حفر چاه سعی دارد تا نفت خام بیشتری تولید و صادر کند. از طرف دیگر با انحراف آب رودخانه هائی که دشت خوزستان را سیراب می کردند منطقه را  از امکان زیست محیطی خارج, تا ملت عرب و دیگر ساکنین منطقه, محبور به کوچ شوند. نگرش جمهوری اسلامی در راستای سیاستهای دلالی و نئولیبرالیستی بر این است که منطقه را به شرکتهای بین المللی واگذار و از سود کلان دلالی و رانتی برخوردار شود. این سیاست تنها منحصر به خوزستان نمی شود بلکه تمامی جنوب ایران را شامل می شود. یکی از اتفاقات اخیر مربوط به تنگه هرمز می شود که رژیم با ریاکاری و ادعای دور زدن تنگه هرمز و ایجاد خط لوله انتقال نفت از طریق خشکی به بندر جاسک عملن" خلیج فارس" و " تنگه هرمز" را در راستای چانه زنی برجام در اختیار ناوگان دریائی امریکا و شرکا قرار داده است.

ضعف مدیریت یا ادامه سیاستهای غارتگرانه!

بسیاری از فرصت طلبان و ریاکاران درون و بیرون جناحبندیهای حکومتی ادعا می کنند که ضعف مدیریتی دولت" ارگان اجرائی" باعث چنین فجایعی شده است. درصورتیکه بر همه آشکار است که انتصاب مدیران و یا کارگزاران غارتگر و رانتخوار در راستای سیاستهای نئولیبرالیستی سرمایه داری دلالی رژیم انجام می گیرد.

ایران کشوری کثیرالمله است!

ایران از ملتهای مختلف تشکیل شده که با وجود اشتراکات غیر قابل انکار, دارای آداب, رسوم , فرهنگ و زبان خاص خود هستند. آنها حق دارند به زبان مادری خود صحبت کرده و فرزندان خود را آموزش دهند و  دارای ارگانها و نهادهای شورائی برای برنامه ریزی و سازماندهی اداره امور داخلی خود باشند.. ملتهای ساکن در ایران حق دارند برای یکپارچگی و اتحاد بین ملتها در تعیین سیاست کلی در ایران دخالت کرده و نظامی بر اساس شورائی و  فدرال همچون نظام فدراتیو شورائی برپا سازند.

جمهوری اسلامی فرزند خلف رژیم سلطنتی شاه  در جهت منافع غارتگرایانه خود  این حق را نادیده گرفته و هرگونه خواسته بحق کارگران و زحمتکشان خلقهای تحت ستم" مضاعف" را با انگ تجزیه طلبی بیرحمانه سرکوب کرده است.  روزی به ملت آذربایجان هجوم برده و زمانی دیگر, ملت کردستان را به خاک و خون کشید. جمهوری اسلامی با راه اندازی جنگ ارتجاعی با "رژیم بعثی عراق" ملت عرب خوزستان را آواره کرد و حال با سیاستهای غارتگرایانه خوزستان و بلوچستان را به بیابان تبدیل کرده تا مردم از  دست فقر, بیکاری و تشنگی مجبور به ترک سرزمین آبا و اجدادی خود شوند. این روال می تواند هشداری باشد برای سایر ملل تشکیل دهند کشور ایران.

گسترش اعتراضات و لزوم دفاع از جنبش کارگری و اعتراضات مردمی!

جمهوری اسلامی گرفتار بحرانهای ساختاری " سیاسی, اقتصادی, فرهنگی و اجتماعی لاینحل شده و همچنان بر دامنه بحرانها می افزاید. به همین دلیل رژیم در چنان باتلاقی گرفتار آمده که نه می تواند با سرکوب کارگران و زحمتکشان به سیاستهای مخرب حاصل از چند ده اخیر ادامه دهد و نه می تواند نیازهای بحق مردم  را برآورده سازد. بحران جدی آب, برق, نابودی زمینهای کشاورزی روستائیان, فقر, بیکاری, گرانی و نبود بهداشت عمومی, دامنه اعتراضات را حتا به اقشار پائینی رژیم نیز  کشانده است. شهرهای مختلف به یاری مردم خوزستان بپاخاسته اند و شبها با اشغال خیابانهای شهرها, شعار نابودی رژیم را سرمی دهند. کارگران نفت و هفت تپه در مقابل سیاستهای نئولیبرالیستی و نابودی صنایع و امکانات عمومی به پاخاسته و آشکارا حمایت خود را از مردم خوزستان اعلام میکنند. سندیکاهای کارگری, شوراهای معلمان و... اطلاعیه های حمایت از مردم فقیر و تشنه خوزستان صادر می کنند. دور نیست که این اعتراضات مردمی, به جنبش توفنده توده ای تبدیل و پایه های لرزان رژیم جمهوری اسلامی را درهم شکند.  

در وضعیت کنونی چه باید کرد!

جمهوری سرمایه داری دلال اسلامی جامعه را دو شقه کرده , در یکطرف دلالان و رانتخواران غارتگران با حسابهای نجومی در بانکهای بین المللی و کاخهای مجلل بهشت وار که از حمایت بازوی نظامی همانند" نیروهای سپاه" ," بسیج"," نظامی و انتظامی" ," نیروهای اطلاعاتی" و... برخوردارند و در طرف دیگر" 98 درصد مردم را در" فقر, بیکاری, گرانی , تشنگی, بیخانمانی و عدم دستیابی به درمان و بهداشت عموی گرفتار کرده است که چاره ای جز اتحاد و تشکل و مبارزه برای آزادی, برابری و عدالت اجتماعی ندارند.  

رژیم جمهوری اسلامی در چنین شرایطی تنها از تشکل و سازماندهی مبارزات توده ای وحشت دارد. مردم بپاخاسته باید با توجه به ضعف رژیم به تشکل و سازماندهی آگاهانه روی آورده و تشکلهای مخفی و علنی خود را برپا سازند. کارگران مبارز وجوانان می توانند در ایجاد تشکلهای توده ای نقش قابل توجهی بازی کنند. کمیته های مخفی محلات در شهرها, روستاها , موسسات و ادارات و انتشار " اخبار و رویدادها " می توانند توطئه های رژیم از جمله قطع اینترنت را بی اثر کرد. هماهنگ با کمیته های مخفی, ایجاد شوراهای مردمی در شهرها, روستاها , کارخانجات, ادارات و موسسات برای مبارزه علنی با رژیم از اهمیت بسزائی برخوردار است. از طریق شوراهای مردمی و مبارزه علنی می توان قدرت جنبش سازماندهی شده مردمی را به رژیم نشان داد و سرکوب بیرحمانه و توطئه های رژیم را خنثا کرد.

زنده باد آزادی, برابری و عدالت اجتماعی!