gallery image

28 November 2025

سخنان خامنه ای" ولی فقیه" در 13 آبان، حنائی که رنگ باخته

جمهوری" سرمایه داری دلال" اسلامی با انحراف افکار عمومی، جنبشها و اعتراضات کارگری، روشنفکران، زنان و... را سرکوب و هزاران نفر از بهترین فرزندان مردم آزادیخواه و برابری طلب را به اتهامهای واحی همچون جاسوس و عوامل بیگانه" آمریکا، انگلیس و اسرائیل" ترور یا به جوخه های اعدام سپرد، که تجاوز جنایتکارانه 12 روزه آمریکا، انگلیس و اسرائیل تمامی رشته های توطئه گرایانه رژیم را پنبه کرد. سخنان تکراری خامنه ای اینبار محتاطانه و با شرط و شروطی " از نوع شکاکین" همراه شد. کلماتی که حکایت از ترس و وحشت از افشای معاملات پشت پرده با آمریکا و مهره ها و نفوذی های سازمان یافته توسط سازمانهای جاسوسی" آمریکا، انگلیس و اسرائیل" دارد که در بالاترین نهادها و ارگانهای حکومتی جا خوش کرده اند. بنابراین عملیات تجاوزگرایانه با چنین وسعتی بدون همراهی این مهره ها و نفوذی های سازمان یافته نمی توانست انجام گیرد.  

25 October 2025

تجاوز نظامی 12 روزه، " اسنپ بک" و "جزایر سه گانه

تجاوز نظامی 23 خرداد 1404" دوازده روزه" آمریکا و اسرائیل" به ایران، به کشته و زخمی شدن بیش از شش هزار نفر و نابودی بسیاری از تاسیسات مدنی، صنعتی و نظامی گردید. در نهایت با بمباران مستقیم سایت های هسته ای فردو ، نطنز و اصفهان توسط هواپیماها و موشکهای آمریکائی آتش بس موقت برقرار گردید. این تجاوز وحشیانه نشان داد که آمریکا و اسرائیل" ژاندارم آمریکا در منطقه" نه تنها هیچگونه اهمیتی به قوائد و قوانین بین المللی نمی دهند، بلکه از انتشار تشعشعات هسته ای که موجب مرگ میلیونها انسان و تخریب و نابودی محیط زیست ابائی ندارند. از طرف دیگر با افول ابرقدرتی آمریکا و شکل گیری دنیای چند قطبی، دولت آمریکا سعی دارد، با تکیه به قدرت نظامی و ارتکاب به" نسل کشی، کوچ اجباری فلسطینیان در نوار غزه و گسترش جنگ و بی نظمی در خاورمیانه برای تسلط کامل بر منابع غنی" انرژی" خاورمیانه و شاهراههای " آبی، زمینی و هوائی" منطقه ادامه تا جایگاه برتری خود را در نظام چند قطبی آینده هموار سازد. از طرف دیگر با فعال شدن مکانیزم ماشه" نیمه جان" از سوی سه کشور اروپائی و پایان برجام، امریکا به دو هدف دست یافت، یکی دور کردن اروپا از تحولات آتی" آرزومندانه ترامپ!!!" در ایران و دیگری، فشار مضاعف اقتصادی به جمهوری اسلامی برای پذیرش تسلیم نامه معروف ترامپ. با این وجود، سه کشور اروپائی بخصوص" فرانسه و انگلستان" با دفاع از ادعای مالکیت امارات بر "سه جزیره ایرانی " در آرزوی تشدید بحران هستند، تا از این طریق بتوانند در تبادلات آتی منطقه نقشی داشته باشند.

30 January 2025

جمهوری اسلامی در مجمع عمومی اقتصاد دنبال چه بود

شرکت جواد ظریف بعنوان نماینده جمهوری اسلامی در مجمع جهانی اقتصاد" داووس" و صحبتهای وی در اجلاس داووس ماهیت واقعی مذاکره" معامله" با آمریکا  را  کاملن آشکار ساخت. "در حقیقت رابطه ای که سالهاست بطور مخفیانه در راستای منافع امریکا در منطقه بطور لاینقطع جریان دارد." هر چند توازن قدرت در معادلات بین المللی با افول ابرقدرتی آمریکا بهم خورده است با این حال خاورمیانه منطقه ای است که آمریکا به هیچ وجه نمی خواهد تسلط خود را از دست دهد. بنابراین اهداف امریکا در شرایط کنونی از کشاندن جمهوری اسلامی ایران به پذیرش شرایط مورد نظر آمریکا را می توان بطور خلاصه، بشرح زیر بیان کرد.

1 – تعهد به حفظ امنیت پایگاههای نظامی امریکا در منطقه و اسرائیل و پذیرش هژمونی بازوی نظامی آمریکا" دولت اسرائیل".

2 –  نظارت و کنترل مستقیم آمریکا بر فعالیتهای امنیتی و نظامی" موشکی و پهبادی" و انرژی هسته ای.

3 – عدم هر گونه دخالت در امور کشورهای منطقه و انحلال گروههای نیابتی.

4 – تسلط و کنترل منابع انرژی" نفت و گاز" ایران تحت کنترل انحصارات نفتی آمریکا از طریق دعوت از سرمایه گذاری خارجی.  

19 January 2025

آبدارچی به زندگی دو قاضی شرع" دیوان عالی کشور"، در اتاق کارشان پایان داد

شنبه 29 دی ماه دو قاضی" شرع" بنامهای علی رازینی و محمد مقیسه در داخل کاخ دادگستری تهران " شعبه 39" با اسلحه گرم توسط آبدارچی" دادگستری" کشته شدند. این دو قاضی از عناصر کلیدی در سیستم قضائی قرون وسطائی جمهوری اسلامی بودند که احکام ضد بشری" اعدام، شکنجه و.." بر علیه کارگران، زنان و سایر زحمتکشان صادر و در کشتار وحشیانه دسته جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی نقش برجسته ای داشتند. خبر کشته شدن این دو  قاضی" شرع"جنایتکار موجب شادی در میان کارگران و زحمتکشان ایران بخصوص خانواده های دادخواه، معلمان، بازنشستگان، پرستاران، زنان مبارز و آزاده و بازماندگان کشتارهای زندانیان سیاسی دهه 1360 شده است. این ابراز رضایت و شادی توده های مردم از ترور این دو قاضی نشان از نفرت عمومی از آمران و مجریان و در یک کلام از سیستم قضائی قرون وسطائی" شرعی" جمهوری اسلامی است. از طرف دیگر کشته شدن این دو در محل کار نشان داد که هیچ جای امنی برای آنان حتا در مراکز بشدت امنیتی وجود ندارد و هشداری است به نیروهای میانی رژیم که تا دیر نشده صف خود را از قوانین پوسیده و قرون وسطائی جمهوری اسلامی بسرآمده، جدا کرده و به صف معترضین، در راه آزادی، برابری، عدالت اجتماعی، محو هرگونه تبعیض جنسیتی و ملی و لغو احکام اعدام و شکنجه همراه با کارگران، زنان، معلمان، بازنشستگان، پرستاران و... بپیوندند.

14 December 2024

انتهای بازی جمهوری اسلامی در منطقه

سخنرانی خامنه ای" ولی فقیه" بعد از فروپاشی رژیم بشار اسد در بیست و یکم آذر نشان داد که جمهوری اسلامی، معامله پشت پرده ای با آمریکا در مورد سوریه، لبنان و نیروهای نیابتی" حزب الله" صورت گرفته است. هرچند او همیشه سعی دارد، معاملات پشت پرده را کتمان و یا پای خود را کنار بکشد، اما نقش جمهوری اسلامی جمهوری اسلامی در وقایع لبنان و سوریه چنان آشکار شد که حتا خودی های رژیم و نیروهای نیابتی حرفهای وی را جدی نمی گیرند تا چه رسد به رسوائی بیش از پیش در بین افکار عمومی. آنچه که می توان از سخنرانی وی نتیجه گرفت این است که، خامنه ای پذیرفته که تاریخ مصرف دخالتهای منطقه ای و نیروهای نیابتی اش به انتها رسیده و با خروج از سوریه "برجام دو" داوطلبانه اجرا  و مجبور به اجرای برجامهای دیگر خواهد شد. بهرحال او می گوید:" در روزهای آخر قرار بود برخی کمکها و امکانات برای مردم یک منطقه سوریه بخصوص" زینبیه" ارسال شود، اما صهیونسیتها همه مسیرهای زمینی را مسدود کردند و هواپیماهای آمریکائی و رژیم صهیونیستی با پروازهای گسترده، نگذاشتند این کمکها ار راه هوا هم منتقل شود." این بیان بوضوح نشان میدهد که طبق معامله پنهانی، جمهوری اسلامی قرار بوده نیروهای نیابتی و سپاه قدس را از سوریه خارج  و از اعزام نیروی نظامی به سوریه جلوگیری شود. البته این معامله بیکباره صورت نگرفته، بلکه ریشه را باید در اولین سفر خارجی پزشکیان" رئیس جمهور" به کشور تحت قیمومیت آمریکا "عراق" و ارسال پیام خامنه ای" ولی فقیه" برای درخواست مذاکره مستقیم با آمریکا دید. حرفهای بسیار سخیف و مشمئز کننده پزشکیان" رئیس جمهور" در نیویورک، گویای تصمیم" ولی فقیه" برای اجرای تمامی خواسته های آمریکا، در قبال تضمین بقای رژیم است. عملکردهائی همچون کمک به آتش بس بین لبنان و اسرائیل ، با اعزام  لاریجانی" مشاور ارشد ولی فقیه" به لبنان و متقاعد کردن حزب الله به پذیرش طرح" آمریکائی-اسرائیلی" آتش بس، قدمهای عملی برای حذف نیروهای نیابتی از معادلات منطقه را برداشت. وقایع سوریه هم نقطه پایانی شد، بر پروسه معاملات پنهانی برهبری خامنه ای و بیت رهبری  و مهره هائی همچون  پزشکیان"رئیس جمهور"، وزیر امورخارجه" عراقچی" و معاون وی" ظریف" با هدایت و کنترل سیستمهای امنیتی امریکا و انگلیس که در تمامی ارکان حکومت حضور دارند. نخست ببینیم که پروسه از کجا شروع و چگونه مراحل مختلف را طی کرد.

سیاستهای اقتصادی، اجتماعی،سیاسی و فرهنگی و... نزدیک به نیم قرن حکومت جمهوری" سرمایه داری دلالی" اسلامی، جامعه ایران را در بعد داخلی به دو قطب کاملن متضاد تبدیل کرده است. در یکطرف میلیونها کارگر و زحمتکشان شهر و روستا قرار دارند که با نابودی امنیت و ثبات شغلی به بردگان نوین تبدیل شده اند. بیکاری، فقر و گرانی بیداد میکند و بسیاری برای سیر کردن شکم کودکان و خانواده هایشان مجبور به حراج اعضای بدنشان هستند. ایدئولوژی مذهبی حاکم بر قوانین مدنی، نابرابری و تبعیض جنسیتی را بر زنان حاکم و آنان را از ابتدائی ترین حقوق اجتماعی محروم و حجاب اسلامی ابزاری شده برای سرکوب حقوق اجتماعی و فردی آنان. حقوق آزادیهای دموکراتیک ملیتها " حق تعیین سرنوشت" بشدت سرکوب و آنان را از حق تدریس و آموزش بزبان مادری، آداب و رسوم محلی و... محروم ساخته و تبعیض مضاعفی را بر آنان تحمیل کرد. در طرف دیگر باندهای مافیائی" دلالان، اولیگارشها و رانتخواران حکومتی نهادها و سران مذهبی" قرار گرفته اند که با تصاحب امکانات عمومی" صنایع و معادن، کارخانجات و شرکتها به ثروت های افسانه ای دست یافته و در بانکهای بین المللی" امریکا، کانادا، اروپا و..." به سپرده گذاری میلیارد دلاری مشغولند. در نهایت جمهوری اسلامی با اجرای سیاستهای نئولیبرالی تولیدات داخلی را ویران، نظم اجتماعی را از هم پاشانده، کشور را در معرض ورشکستگی و فروپاشی قرار داده است. در بعد منطقه ای علیرغم شعارهای ریاکارانه، علیه آمریکا، انگلیس و اسرائیل، آشکار و پنهان به دنبال اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی انحصارات آمریکائی و نهادهای مالی بین المللی هست. نقش خاورمیانه ای جمهوری اسلامی در معادلات منطقه برهبری نئولیبرالیسم غرب به رهبری آمریکا را می توان به چهار مرحله" پروژه" تقسیم کرد.

مرحله" پروژه" اول، شکست انقلاب 57 و استقرار جمهوری اسلامی:

پس از سرنگونی دیکتاتوری شاه، جمهوری" سرمایه داری" اسلامی برهبری خمینی با سرکوب شوراها و نهادهای کارگری و زحمتکشان شهر و روستا، جنبشهای دموکراتیک ملی" ترکمن صحرا و کوردستان"، زندان، شکنجه و اعدام مبارزین و روشنفکران انقلابی شروع و درنهایت با پذیرش قطعنامه" 598" و با کشتار بیرحمانه و دسته جمعی زندانیان سیاسی و عقیدتی در سال 67 ، انقلاب را به شکست کشاند و خود را  تثبیت کرد.  

مرحله دوم ، قدرت گرفتن خامنه ای" ولی فقیه" و هاشمی رفسنجانی:

در این مرحله، سیاستهای نئولیبرالیسی به رهبری هاشمی رفسنجانی با ایجاد شرکتهای خصولتی و خصوصی در ایران رقم خورد. شرکتهای صنعتی و تولیدی، معادن، خدمات و... با سیاست خصوصی سازی به روسای حکومتی، مدیران دولتی، نهادهای مذهبی و نضامی واگذار و طبقه سرمایه دار " مذهبی و دلال"، شامل" اولیگارشها، رانتخواران و مافیاهای رنگارنگ" شکل گرفت. با تثبیت این طبقه در ساختار حکومت و  اجرای سیاستهای بانک جهانی و صندوق بین المللی پول ، دعوت از انحصارات بین المللی برای سرمایه گذاری در بخش نفت، گاز، صنعت و معدن و.. انجام گرفت. همزمان با شعارهای ضد آمریکائی، انگلیسی و اسرائیلی، سراسیمه به یاری نیروهای آمریکائی و ناتو در لشگرکشی به افغانستان و عراق شتافت. بعد از اشغال عراق توسط آمریکا، رژیم اسلامی با تشکیل نیروهای نیابتی، نقش کنترل و انحراف تحولات داخلی عراق به نفع سیاستهای اشغالگرایانه آمریکا را به عهده سپاه قدس و نیروهای حشدالشعبی گذاشت.

مرحله سوم، تثبیت موقعیت دولت دست نشانده عراق توسط آمریکا:

آمریکا بعد از سازماندهی نیروهای اداری، نظامی و امنیتی و تثبیت دولت در عراق و ایجاد پایگاههای نظامی در مناطق نفتی عراق و سوریه، سیاست دوگانه ای را درمورد نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و سپاه قدس به فرماندهی" سلیمانی" در پیش گرفت. از طرفی، به وجود نیروهای نیابتی و سپاه قدس، برای کنترل اغتشاشات و انحراف اعتراضات احتمالی داخلی در عراق و سوریه نیاز داشت. از طرف دیگر با بزرگنمائی خطر جمهوری اسلامی برای تضمین امنیت کشورهای نفت خیز عربی و تنگه هرمز، پایگاههای نظامی خود را در منطقه گسترش داد و همزمان بازار بسیار پر رونقی برای انحصارات صنایع نظامی آمریکا بوجود آورد.  

مرحله چهارم، دگرگونی وضعیت منطقه بعد از 7 اکتبر سال 2023 :

شکست سیستم امنیتی ژاندارم منطقه" دولت مذهبی" آپارتاید" اسرائیل"، در هفت اکتبر و متعاقب آن لشگرکشی ارتش اسرائیل با حمایت همه جانبه دولت آمریکا به نوار غزه و نسل کشی فلسطینیان، بعد از چندین ماه بدون دستیابی به تخلیه اجباری مردم غزه و آزادی گروگانها، موقعیت آمریکا در منطقه و جهان با چالش جدی روبرو گردید. با ورود یمن" حوثی ها" و حزب الله به بحران غزه، اوضاع برای آمریکا و اسرائیل دشوارتر گردید. در چنین وضعیتی آمریکا برای کنترل اوضاع از جمهوری اسلامی خواست، تا از ایجاد ناامنی در پایگاههای امریکا مستقر در عراقی و سوریه توسط نیروهای نیابتی جلوگیری و با کنترل حزب الله و چشم پوشی از وعده صادق سه، از گسترش جنگ جلوگیری کند. آمریکا بعد از اطمینان از عدم حمایت جمهوری اسلامی از حزب الله، اجازه حمله اسرائیل به لبنان" حزب الله" را صادر کرد. رژیم آپارتاید اسرائیل برهبری" نتانیاهو" با حمایت اطلاعاتی و نظامی و مالی آمریکا، تهاجم همه جانبه هوائی و زمینی و تکنولوژی مدرن به لبنان، آغاز و ضربه های جبران ناپذیری را به حزب الله لبنان وارد ساخت. با پذیرش آتش بس مورد نظر نتانیاهو، حزب الله عملن از معادلات خاورمیانه" محور مقاومت" حذف گردید.  

بلافاصله بعد از آتش بس در لبنان، سناریوی نابودی سوریه برای کنترل کامل خاورمیانه توسط آمریکا و حذف روسیه از معادلات منطقه رقم خورد. تحریرالشام و دیگر نیروهای شبه نظامی" نیابتی" ترکیه با چراغ سبز آمریکا برای سرنگونی رژیم بشار اسد حمله را آغاز کردند. همزمان با پیشروی نیروهای تحریرالشام به طرف دمشق، نیروهای" سپاه قدس" و" نیروهای نیابتی" جمهوری اسلامی از سوریه خارج شدند و دولت عراق نیروهای" حشدالشعبی" را براساس توافق قبلی با جمهوری اسلامی  از مداخله منع کرد. ارتش اسرائیل بفرمان نتانیاهو از طرف بلندیهای جولان به جنوب سوریه حمله و با بمباران هوائی، زیرساختهای مدنی، نظامی و امنیتی سوریه را نابود و سرزمینهای تازه ای را تحت اشغال خود درآورد.

در پی تسلط" تحریرالشام" بر دمشق ، سوریه عملن به سه منطقه تحت اشغال ترکیه" عضو ناتو"، آمریکا و اسرائیل در آمده است. مناطق نفتی در کنترل آمریکا، قسمتی از جنوب و منطقه جولان در اشغال اسرائیل و بقیه کشور نیز در کنترل نیرهای نیابتی ترکیه قرار گرفته است. با توجه به اوضاع کنونی جمهوری اسلامی با اتمام تاریخ مصرفش کاملن از سوریه حذف و روسیه نیز از معادلات خاورمیانه حذف و در حال تخلیه  پایگاهای نظامی خود از سوریه است.  

سخن آخر:

بدون شک خاورمیانه با وجود حکومتهای ارتجاعی و وابسته و نیروهای نیابتی رنگارنگ، که موجودیت شان با حضور آمریکا در منطقه گره خورده است، بسیار شکننده، نا امن و ناپایدار هستند. تا زمانی که چنین وضعیتی در خاورمیانه حاکم باشد مردم منطقه روی صلح، آرامش، امنیت و  همزیستی مسالمت آمیز را به خود نخواهند دید. برای جلوگیری از وقایعی همچون سوریه، لبنان و غزه و گسترش جنگ و غارت سایر کشورها، مردم منطقه مجبورند برای کسب آزادی ، صلح  و امنیت، بر علیه حکومتهای توتالیتر" مذهبی" یا دیکتاتوری" سکولار" و باز تولید نیروهای نیابتی در منطقه بپا خاسته و منطقه را از شر جنگ و خونریزی رها سازند.  

 مردم ایران با تجربه گرانقدری که از انقلاب 57 بر علیه دیکتاتوری" شاه وابسته به امپریالیسم آمریکا دارند که خوشبختانه هنوز در ذهن مردم زنده است. مردم با استفاده از تجارب گذشته و ایدئولوژی نوین سوسیالیستی می توانند با گسترش مبارزات سیاسی، اجتماعی و مدنی برای آزادی، برابری و عدالت اجتماعی، رژیم را که در وضعیت بسیار بحرانی و فروپاشی از درون قرار دارد مجبور به عقب نشینی کنند. مردم باید با حمایت از اعتراضات صنفی و مدنی کارگران، بازنشستکان، پرستاران، بیکاران و جنبش زنان، ملیتها و ...  اتحاد و همبستگی ملی را به ایجاد شوراها ارتقاء و با ایجاد شوراها در کارخانه ها، موسسات تولیدی و خدماتی، شهر و روستا و سربازان، تا زمینه انتقال قدرت به مردم آماده شود. تنها در چنین شرایطی است که هیچ قدرت خارجی جرات حمله به ایران را پیدا نمی کند و مردم از توطئه های داخلی و خارجی در امان می مانند. پیش بسوی آزادی، برابری، عدالت اجتماعی برقرار باد جمهوری فدراتیو شوراهای کارگران و زحمتکشان.   

 

27 September 2024

قرن بیست و یکم و آخرین شلیکها به پای قانون جنگل

قسمت هشتم:

انفجار پیجرها در روز سه شنبه 27 شهریور برابر با 17 سپتامبر و همچنین انفجار بی سیم ها و لپ تاب ها" چهارشنبه" در لبنان و سوریه مرحله بسیار خطرناکی را برای جامعه بشری رقم زد. نفوذ سازمانهای امنیت کشورها بر تکنولوژی مدرن برای ترور دولتی" فردی" مخالفان، شنود و جاسوسی از شهروندان امر تازه ای نیست. اما انفجارهای اخیر وسایل ارتباطی  در لبنان  مرحله بسیار خطرناکی از ترور دولتی دسته جمعی را بنمایش گذاشت که در صورت نهادینه شدن، امنیت و آسایش را از جوامع بشری خواهد گرفت. همانطور که از برخی شواهد و  گزارشات استنباط می شود، انفجارهای اخیر با  برنامه ریزی و اجرای هوشمند آن توسط سازمان امنیت اسرائیل" موساد" با همراهی نهادهای امنیتی دولتهای همسو انجام گرفت، مصداق ترور دسته جمعی" دولتی" و جنایت علیه بشریت است که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران نفر در منازل, خیابانها و مراکز خرید" عمومی" گردید، بکارگیری دستگاههای ارتباط جمعی بعنوان ابزار نظامی، رسمیت بخشید. اگر افکار و جوامع بین المللی، بخصوص کارگران، زحمتکشان و روشنفکران دنیا در مقابل چنین عمل جنایتکارانه بپا نخیزد، چه بسا دامنه آن به تلفنهای هوشمند، مواد غذائی، دارو و .. کشانده، محیط زیست و جامعه بشری را با خطر جدی روبرو خواهند ساخت.

15 August 2024

آخرین شلیکها به پای قانون جنگل در قرن بیست و یکم! قسمت هفتم:

قسمت هفتم:

ادامه اشغال نوار غزه و بمباران وحشیانه مدرسه" تابعین" ، همچنین ترور اسماعیل هنیه در تهران بعد از بازگشت نتانیاهو از امریکا، نشان داد که دولت امریکا  هنوز به اعمال قانون جنگل در خاورمیانه توسط دولت اسرائیل" ژاندارم منطقه" بدون توجه به محکومیت نتانیاهو در محاکم بین المللی و اعتراضات بین المللی به نسل کشی فلسطینیان امیدوار است. جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا 3 خرداد در واکشن به اتهامات دیوان کیفری بین المللی به مقامات اسرائیل همچون " ارتکاب جنایت جنگی، جنایت علیه بشریت، گرسنگی و کشتار غیر نظامیان در غزه" و احتمال صدور حکم بازداشت" نتانیاهو و گالانت"، در کاخ سفید گفت:" ما موضع خود را در مورد دیوان کیفری بین المللی روشن کرده ایم. خیلی ساده است، ما صلاحیت آنها را برسمیت نمی شناسیم. به اعتقاد ما بین آنچه اسرائیل انجام داد و کاری که حماس کرده هیچ شباهتی وجود ندارد." این دیدگاه نشان می دهد که آمریکا نه تنها خواستار آتش بس نیست، بلکه ادامه ادامه اشغال غزه و بیرون راندن اجباری فلسطینیان را یکی از ماموریتهای دولت" آپارتاید" اسرائیل می داند. بنابراین نتانیاهو با وعده دریافت کمکهای تسلیحاتی، مالی" میلیارد دلاری" و اطلاعاتی، برای اجرای فرامین به اسرائیل برگشت، آیا ارتش اسرائیل به اهداف تعیین شده خواهد رسید یا نه، جای شک و تردید جدی وجود دارد. با این وجود اهداف ماموریت نتانیاهو را می توان بشکل زیر خلاصه کرد:

الف – ادامه بمباران وحشیانه وحمله زمینی به غزه تا تسلط کامل بر غزه بدون فلسطینیان:  

ادامه حمله و بمباران وحشیانه مدرسه" تابعین" محل اسکان آوارگان فلسطینی با هدف شکست روحیه و مقاومت مردم و ایجاد ترس و وحشت در میان ساکنین غزه، برای کوچ اجباری و تخلیه آنان از غزه که به اشغال کامل غزه و تسلط بر ذخائر نفت و گاز در سواحل ادامه دارد. بنابراین آزادی اسرای اسرائیلی و نابودی حماس و نمایش مذاکره برای  آتش بس تنها ابزار تبلیغاتی برای انحراف افکار عمومی و خرید زمان برای رسیدن به اهداف تعیین شده با قدرت نظامی است.  

ب – توجیه افکار عمومی آمریکا برای ادامه کمکهای مالی و نظامی به اسرائیل با گسترش بحران:

اعتراضات مردمی آمریکا بخصوص یهودیان به ارسال تسلیحات نظامی برای ادامه اشغال نوار غزه و نسل کشی فلسطینیان توسط ارتش" نژادپرست" اسرائیل، خیابانها و مراکز دیپلماتیک آمریکا و اسرائیل را در بر گرفته و هیات حاکمه آنان را با چالش جدی روبرو ساخته است. هزینه های سرسام آور بدون بازگشت جنگهای اکراین و غزه، بحران اقتصادی را تشدید و گرانی، بیکاری و.. فشار مضاعفی بر طبقه کارگر و سایر زحمتکشان تحمیل کرده است. بنابراین برای توجیه و انحراف افکار عمومی برای تداوم ارسال تسلیحات نظامی، به دشمن فرضی خطرناک نیاز دارد. با انتخاب ترور هنیه در تهران، نتانیاهو دشمن فرضی در آب نمک خوابانده پروژه جنگ بین مذاهب در منطقه را به نفع انحصارات صنیایع نظامی، نفتی" گاز" و مالی فعال کرد.

اهداف ترور هانیه در تهران:

با توجه به شکست اخلاقی و نظامی ارتش اسرائیل  در جنگی کاملن نابرابر در مقابل مردم غزه  با وجود حمایت همه جانبه نظامی، اطلاعاتی و مالی آمریکا و کشورهای همسو چنان ضربه مهلکی بر توهم شکست ناپذیری ارتش اسرائیل و ابر قدرتی تکنولوژی تسلیحاتی و اطلاعاتی آمریکا  وارد ساخته، بطوریکه موقعیت و حضور امریکا را در خاورمیانه با خطر جدی مواجه شاخته است. در چنین شرایطی تن دادن امریکا به آتش بس بدون رسیدن به اهداف حداقلی از طریق قدرت نظامی نه تنها موقعیت اسرائیل" ژاندارم منطقه" را زیر سوال می برد، بلکه منطقه را وارد فاز جدیدی از اعتراضات و شورشهای اجتماعی کرده و امید فلسطینیان کرانه باختری رود اردن را برای رسیدن به تشکیل کشور مستقل فلسطینی تقویت خواهد کرد. بنابراین، برای پیشگیری از چنین وضعیتی، اسرائیل تلاش دارد، هرطوری که شده پای جمهور اسلامی را مستقیمن وارد بحران" غزه "کرده تا در صورت اقدام تلافی جویانه، بهانه برای دخالت مستقیم نظامی آمریکا و ناتو در دفاع از دولت" آپارتاید" اسرائیل اجرائی شود. اهداف دیگر این ترور را می توان به اشکال زیر مورد نظر قرار داد:    

الف – ایجاد بی اعتمادی در میان نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی و انشقاق در میان آنان:

جمهوری اسلامی و اسرائیل با وجود شکنندگی اوضاع داخلی و منطقه ای نمی خواهند و یا اجازه ندارند " از طرف آمریکا" به جنگ مستقیم با یکدیگر وارد شوند. گسترش ناامنی با وجود برهم خوردن توازن قدرت در منطقه و احتمال شورشهای اجتماعی، گسترش جنگ به نفع منافع آمریکا و پایگاههای نظامی آن در خاومیانه نیست. حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه که در نهایت با مدیریت آمریکا بدون عواقب قابل ذکر حل شد، این ایده را در نتانیاهو تقویت کرد که می تواند بدون عواقب سنگین با توافق و همکاری اطلاعاتی آمریکا اقدام به ترور هنیه در تهران مرکز امنیتی ایران کرد،د تا قدرت برتری امنیتی و جاسوسی خود در منطقه نشان و از هم پاشیدگی و ضعف سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی را بر ملا کند. با این ترور جمهوری اسلامی در عمل انجام شده قرار گرفت که نتنها باید پاسخ شکست در داخل را بدهد بلکه باید با اقدام تلافی جویانه همردیف انتظارت نیروهای نیابتی برآورده کند. از قرائن و شواهد بنظر می آید که انتقام ترور اسماعیل هنیه انتظارات نیروهای نیابتی را برآورده نخواهد کرد. بنظر می آید که اسرائیل به هدفش در مورد دوری نیروهای نیابتی از جمهوری اسلامی رسیده و جایگاه جمهوری اسلامی را در منطقه متزلزل و شکننده کرده است. با این وجود با توجه به پتانسیل و حمایت داخلی" مردمی"، نیروهای نیابتی بعد از ناامیدی از جمهوری اسلامی این نیروها بیشتر مستقل شده و به قدرت مردمی متکی خواهند شد و از طریق حمایت مردمی می توانند ساختار سیاسی و امنیتی دولتها را با چالش جدی روبرو سازند. از طرف دیگر موقعیت حماس در وضعیت کنونی منطقه بسیار متفاوت با نیرهای نیابتی جمهوری اسلامی است. حماس از حمایت کافی از طرف فلسطینیان برخوردار است و تا حدودی مسئله مذهب با خواسته ملی فلسطینیان گره زده است و از حمایت مردمی جهان برخردار است. بنابراین معضل مظاعف برای امریکا و دولت"آپارتاید" اسرائیل درآینده دور از انتظار نیست.

ب – انحراف بحران غزه و حق تعیین سرنوشت ملت فلسطین به جنگ مذهبی بین شیعه و یهود:  

دولت"آپارتاید" اسرائیل در چنان باتلاقی فرو رفته که برای نجات خود به هر خش و خاشاکی چنگ میاندازد. احیاء پروژه شکست خورده تقابل مذهبی در منطقه، اما اینبار بین یهود و اسلام"شیعه" یکی از خاشاکیست که دولت" یهودی" اسرائیل برهبری نتانیاهو بدنبال آنست و امیدوار است از طریق فشار آمریکا به حاکمان کشورهای "سنی"عربی، منطقه را در مقابل جمهوری اسلامی" شیعه" در یک جبهه قرار دهد. غافل از اینکه اوضاع منطقه کاملن دگرگون شده و موقعیت کنونی جهان و افکار عمومی داخل کشورهای منطقه، چنین اجازه ای را به حکام کشورهای منطقه نخواهد داد. در ثانی ایجاد کشور مستقلل فلسطینی با امنیت منطقه گره خورده و اگر حاکمان عرب با دولت اسرائیل  برهبری ناتانیاهو که مخالف تشکیل کشور فلسطینی است وارد اتحاد شوند، دوری نخواهد گذشت که شورشها و جنبشهای استقلال طلبانه شکل خواهد گرفت و چهره منطقه را کاملن دگرگون و تاریخ جدیدی در خاورمیانه رقم خواهد خورد.  

جمهوری اسلامی و ترور اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس:

اسماعیل هنیه یکی از رهبرا حماس به دعوت جمهوری اسلامی برای شرکت در مراسم تحلیف پزشکیان" رئیس جمهور" به تهران دعوت شده بود، در روزچهارشنبه ده مرداد ساعت 37 :1 دقیقه بامداد در محل اقامت خود در تهران به همراه محافظ شخصی خود ترور شد. گزارشهای ضد و نقیضی در این مورد ارائه شد که هنوز هم از کم و کیف واقعه اطلاع دقیقی ارائه نشده است. ترور دولتی هنینه بسرعت ابعاد جهانی پیدا کرد و جمهوری اسلامی را مجبور ساخت صراحتن اسرائیل را عامل ترور معرفی کند. با وجود اینکه جمهوری اسلامی به یکسری تلاشهای بین الملی دست زد، اما از مذاکره با آمریکا به امید پیداکردن راحل متناسب با منافع آمریکا غافل نماند. امریکا برای جلوگیری از گسترش جنگ طرح  آتش بس در غزه بنفع اسرائیل را پیش کشیده است. در صورت شکست این طرح راه حلی همچون عملیات نمایشی" صادق یک" با برنامه ریزی آمریکا دور از انتظار نیست.   

 سیستم تشکیلات امنیتی جمهوری اسلامی:

از زمان موجودیت جمهوری اسلامی، اساس تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی اساسن بر پایه دفاع از حفظ نظام و سرکوب مخالفین حکومت در داخل ، جنبشهای کارگری و زحمتکشان، زنان، کنترل و سرکوب آزادی بیان، مطبوعات، انتشارات، آزادی انتقال خبر و... بنا شده است. در خارج کشور هم بدنبال شناسائی و ترور مخالفین، ایجاد اختلاف بین ایرانیان خارج از کشور و اختلاف و انشقاق خانواده ها به امید رخنه در میان آنان بوده و هست. وجود تشکلهای مختلفی همانند وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه و سازمان اطلاعات نیروی انتظامی و.. . و عدم هماهنگی بین آنان به محلی برای رقابت باندهای مافیائی رانتخواران و اولیگارشها و فساد کلان اقتصادی و فرار سرمایه تبدیل شده است.  با وجود چنین سیستم اقتصادی و فساد نهادینه شده زمینه نفوذ سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی کشورهای دیگر را بوجود آورده است. در چنین وضعیتی نفوذ شبکه های جاسوسی بیگانه در تشکیات امنیتی و اطلاعاتی و مقامات عالیرتبه جمهوری اسلامی امریست بسیار عادی. درثانی، در حالی که حکومت تمامی مخالفین ومنقدین خود را به جاسوس و نفوذی کشورهای بیگانه می شمارد و در هر حادثه ای افراد بی گناه را دستگیر و در زیر شکنجه های قرون وسطائی، با اتهام جاسوسی و خرابکاری به اعدام محکوم می کند، میتواند محیط امنی برای جاسوسان و نفوذی ها ایجاد و در امنیت کامل به ماموریتهای خود ادامه داده و چه بسا کنترل و هدایت تشکیلات امنیتی جمهوری اسلامی را بدست گیرند.