gallery image

09 January 2020

ماشین تبلیغات جمهوری اسلامی اینبار با تقدس نمائی قاسم سلیمانی راه افتاد

 زمانیکه امریکا به فرمان جرج بوش, عراق را اشغال کرد. شرکتهای انحصارات نفتی و موسسات مالی وعده " رشد و رونق اقتصادی",  فرماندهان نظامی و امنیتی" امنیت جهانی" و سردمداران حاکم " دموکراسی و نابودی دیکتاتوری" دادند. انحصارات صنایع نظامی امریکا با برخ کشیدن قدرت تخریب و سرعت عمل جنگ افزارهای خود به دنیا در پوست خود نمی گنجیدند. غافل از اینکه دولت جنگ افروزجرج بوش, کشورهای خاورمیانه را در چنان منجلابی انداخت که بوی گندیده آن تمام جهان را فرا گرفته است. منابع نفتی عراق به غارت رفت و امنیت جهانی زیر سوال و "حکومت استعماری نوین" بر مردم عراق تحمیل شد. عراق به جولانگاه باندهای مافیائی جنگ سالاران خصوصی و دواتی تبدیل شد. جمهوری اسلامی نیز با شکرگذاری از نعمت الهی, با افتخار برای نیروهای اشغالگر امریکائی و انگلیسی فداکاری کرد. جرج بوش باتلاق مرگ را به هم مسلک خود "اوباما" تحویل داد. اوباما به امید حفظ منافع امریکا توسط حکومت دست نشانده عراق, بخشی از نیروها را خارج و بلافاصله و با ناامیدی از گماشتگان عراقی و با بهانه داعش, نیروی عظیمی وارد عراق کرد. او نیز دست پخت خود را به ترامپ تحویل داد. ترامپ با ادعای حفظ امنیت و حفظ تمامیت ارضی عراق, با سازماندهی نیروهای بین المللی و با کمک جمهوری اسلامی " سپاه قدس سپاه پاسداران و حشدالشعبی به بمباران شهرهای تحت تسلط " حکومت اسلامی داعش" پرداخت. نابودی داعش نیز نتوانست, نامنی, فقر, گرسنگی مردم را تقلیل دهد.

 فقر, بیکاری, گرسنگی, بیعدالتی اجتماعی, غارت اموال عمومی و عدم وجود امنیت, مردم را به خیابانها کشاند. شهرهای جنوبی" شیعه نشین" عراق از کنترل دولت مرکزی خارج و مردم خواستار تغییر رژیم و خروج تمامی نیروهای نظامی و امنیتی خارجی شدند. سپاه پاسداران" قدس" و شبه نظامیان" حشدالشعبی" وابسته به جمهوری اسلامی برای حمایت از دولت مرکزی" وابسته به امریکا" و سرکوب مردم" مناطق شعیه نشین" وارد معرکه شدند. عملکرد جمهوی اسلامی مورد تنفر مردم عراق قرار گرفت و مراکز جمهوری اسلامی به آتش کشیده و مردم خواستار خروج سپاه قدس به فرماندهی قاسم سلیمانی از عراق شدند.
 بعد از نابودی داعش دوران طلائی دخالت نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در امور داخلی عراق تمام و تاریخ مصرفشان بسر آمده بود, امریکا با استفاده از نارضایتیهای جنوب عراق, نیروهای سپاه قدس و حشدالشعبی را در فشار قرار داد. جمهوری اسلامی, با استفاده از نیروهای نیابتی اقدام به سازماندهی عملیات تخریبی زد و" کتائب حزب اله عراق" از نیروهای تشکیل دهنده حشدالشعبی پایگاه نظامی امریکا را مورد حمله قرار داد و یک پیمانکار نظامی امریکائی در این حمله کشته شد. امریکا به تلافی حمله به پایگاه نظامی, مراکز نظامی حشدالشعبی در عراق و سوریه را بمباران و تعدادی کشته شدند. نیروهای حشدالشعبی  به سفارت امریکا در عراق هجوم و قسمتی از سفارتخانه را آتش زدند. جمهوری اسلامی هنوز معامله با امریکا بدون تغییر رفتار" جمهوری اسلامی" مورد نظر" ترامپ" در خاورمیانه بخصوص"عراق" با استفاده از نیروهای نیابتی امیدوار بود. بر خلاف انتظار ولایت فقیه, امریکا با ترور قاسم سلیمانی و قبول مسئولیت آن توسط رئیس جمهور امریکا, خط بطلانی بر سیاست فشار جمهوری اسلامی کشید.
 امریکا بلافاصله به سازماندهی و تقویت نیروهای نظامی در عراق و خاورمیانه پرداخت. نیروهای تازه نفس برای حفاظت از پایگاههای نظامی خود و منابع نفتی تحت تسلط شرکتهای امریکائی و مراکز دیپلماتیک روانه عراق کرد وبه تعداد هواپیماهای بمب افکن در منطقه خلیج فارس و دریای عمان افزود. انگلستان نیز با تقویت نظامی خود در خلیج فارس از قافله عقب نماند.
اهداف امریکا از کشتن سلیمانی و المهندسی و بمباران پایگاهای حشدالشعبی:
1 – انحراف بحران داخلی امریکا " استیضاح دونالد ترامپ و ختم انتقاد بین المللی از عدم پاسخگوئی" دولت ترامپ" از حمله موشکی به مخازن نفتی عربستان, انفجار و توقیف کشتی ها و سرنگونی پهباد امریکائی.  
2 – کنترل و انحراف اعتراضات مردم شهرهای عراق و تضمین امنیت مخازن و چاهها و صدور نفت عراق.
3 – ایجاد تغییرات در نیروهای سیاسی و سیستم حکومت عراق.
4 – حفاظت از پایگاهای, مراکز دیپلماتیک امریکا و تضمین امنیت برای شرکتهای امریکائی در عراق.
5 – اخراج سپاه قدس از عراق و ایزوله کردن نیروهای نیابتی جمهوری اسلامی در خاورمیانه.
6 – تقویت ناوگان هوائی و دریائی جنگی در خلیج فارس و دریای عمان با هزینه کشورهای جنوب خلیج فارس.
 هدف اصلی جمهوری اسلامی از سیاست صدور" انقلاب اسلامی" نا امن کردن کشورهای منطقه و اهرم معامله در معادلات خاورمیانه وحفظ قدرت در داخل مرزهای ایران است. با کشته شدن" قاسم سلیمانی" کاملا با شکست مواجه شد. حال جمهوری اسلامی مجبور است در سیاست صدور انقلاب تجدید نظر و از دخالت در امور داخلی کشورها دوری کند و تند به خواسته های 12 ماده ای امریکا دهد. اهدافی که جمهوری اسلامی داشت, میتوان چنین خلاصه کرد.
1 – اهرم فشار به دولتهای امریکا, اروپا و منطقه, در معادلات و معاملات منطقه ای.
2 – برهم زدن امنیت داخلی کشورهای منطقه.
3 – سرکوب اعتراضات داخلی و ترساندن مردم از ناامنی در کشورهای منطقه.
4 – تداوم کشتار زندانیان سیاسی  و فشار به کارگران زندانی و مدنی.
 " جمهوری اسلامی" برای توجیه شکست صدور انقلاب اسلامی در خاورمیانه, بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی به ماشین تبلیغات همیشگی برای" انحراف افکار عمومی داخل" روی آورد و با راه اندازی تبلیغات ضد امریکائی و انتقامجویانه, به بسیج عمومی در داخل ایران پرداخت. هر چند رژیم موفق شد, مراسم عزاداری میلیونی سازماندهی کند ولی با توجه به سیاستهای سرکوبگرایانه رژیم و بحران عمیق اقتصادی و سیاسی و اجتماعی, و شکست سیاست معامله نمی تواند این وضعیت را حفظ و ادامه دهد. از طرف دیگر با وجود ضعف بودجه کافی, جمهوری اسلامی از تامین مالی گروهای شبه نظامی در منطقه در تنگنا قرار گرفته و انتظار می رود, گروهها  شبیه نظامی طرفدار حکومت اسلامی از رژیم روگردان شوند. با این وجود امکان دارد , در کوتاه مدت, شبه نظامیان طرفدار ولایت فقیه, یا جنگ افروزان بین المللی  دست به عملیات تحریک آمیز زده و بهانه ای برای سرکوب اعتراضات داخلی و کشتار زندانیان سیاسی و مدنی شودد.
نابود باد سیاستهای توطئه گرایانه!
زندانیان سیاسی, مدنی و کارگران هر چه زودتر باید آزاد گردند!
کار, نان, آزادی, زنده باد شوراهای مردمی!
  ادامه دارد

1 comment: