gallery image

29 September 2020

هشدار به تمامی خانواده ها به مناسبت خود کشی پدر امیر حسین مرادی

محمد مرادی"پدری عاشق" در اثر تهدید به اعدام فرزندش" امیرحسین مرادی" از معترضین" آبان ماه سال 1398 "  توسط جمهوری

اسلامی, روز دوشنبه هفتم مهر 1399 خود را در خانه کشت. خبری بسیار سنگین و وحشتناک که روح هر انسانی را می آزارد. هرچند چنین فجایع ناگوار, تازگی ندارد و بسیارند" پدارن و مادرانی" که از غم از دست دادن فرزندانشان در زندانهای قرون وسطائی حکومت ولائی دق مرگ شدند. اینبارخودکشی محمد مرادی, زنگ خطر برای تمامی خانواده های" معترضین و فعالین کارگری, مدنی, اجتماعی و سیاسی را بصدا درآورد . رژیم دلالان سرمایه, با شیوه های مختلف در صدد ایجاد ترس, وحشت و نا امنی در جامعه هست. تا آنجا که مردم در چاردیواری خانه هم احساس امنیت نکنند. همچنینین هشداریست به انسانهای آگاه و نهادهای بین المللی دفاع از حقوق بشر, که سکوت خود از در مقابل این همه جنایات ضد بشری جمهوری اسلامی شکسته و به امید" بده و بستانهای معاملات دیپلماتیک پشت پرده دولتها" نباشند.  

وکیل تسخیری امیر حسین مرادی می گوید:" بعد از اعدام, در واقع بهتر بگم, بعد از اجرای حکم قصاص نوید افکاری," خوب" جو بسیار ملتهب بود برای خانواده موکلین ما , هر سه خانواده بسیار مضطرب و نگران بودند که نکنه برای فرزندان ما, همین اتفاق بطور مشابه بخواد بیافته." در ادامه می گوید:" ما توضیج دادیم شرایط هرپرونده متفاوته با پرونده دیگه." وکیل تسخیری امیرحسین مرادی در این صجبت, با تاکید به حکم قصاص" نوید افکاری" بر اساس" اعتراف زیر شکنجه" را صحه می گذارد. از همین زاویه است که محمد مرادی از اعدام تنها فرزندش, با توجه به حکم صادره از طرف قاضی ابوالقاسم صلواتی مبنی بر اتهام" مشارکت در تخریب و تحریق به قصد مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران" , " محاربه " ," ارتباط با گروهکهای خارج کشور" و " سرقت مسلحانه مقرون به آزار در شب"  به وحشت افتاده و دست به خودکشی می زند.

رژیم جمهوری اسلامی همانند همپالگیهای قرون وسطائی خود همچون" حمله مسلمانان" به ابران عمل می کند. فاتحان مسلمان وقتی بر سرزمینهای ایران مسلط شدند, مردان را از خانه ها بیرون کشیده و زیر تیغ جلادان قرار می دادند. زنان و بچه ها را به کنیزی و غلامی بین خود تقسیم می کردند. خلفای اسلامی چنان ترس و وحشتی را در جامعه حاکم کرده بودند, که کسی جرات اعتراض به آن همه جنایات نداشت. دیگربار, قبایل مغول به ایران حمله ور شدند و جنان قتل و غارت براه انداختند و ترس و وحشت در میان مردم حاکم ساختند, که اگر مغولی از کشتن خسته می شد, به قربانی بعدی میگفت:" بمان تا من برگردم و ترا بکشتم. شخص از ترس درجا میحکوب می شد و در انتظار مرگ می ماند.

حال جمهوری اسلامی درچنین توهمات واهی روزگار می گزراند. برای معترضین به گرانی و فقر و بیعدالتی از پیش اتهام می تراشد و حکم اعدام صادر می کند و با تهدید خانواده هایشان را, به سکوت و یا به خودکشی وامی دارد. جمهوری اسلامی باید بداند, زمان با او یار نیست و صبر و حوصله مردم هم حدی دارد. همانطور که خلفای اسلامی و سلاطین نتوانستند جاودانه بمانند, روزی نه چندان دور امواج خروشان خونهای ریخته شده مردم, بساط ننگین حکومت قرون وسطائی را به زباله دان تاریخ خواهد سپرد.

مردم هوشیارند و می دانند, جمهوری اسلامی در منجلابی که خود ساخته, گرفتار شده و نه راه پیش دارد و نه راه پس. دور نیست زمانی که مردم خود قدرت را بدست گیرند و ریشه ظلم و بیدادگری را بخشکانند.

برقرار باد آزادی , برابری و عدالت اجتماعی!

!زنده باد شوراها

No comments:

Post a Comment