gallery image

03 December 2023

آخرین شلیکها به پای قانون جنگل در قرن بیست و یکم قسمت دوم

قسمت دوم  

اولین مرحله حمله اسرائیل به غزه با بجا گذاشتن هزاران کشته، زنده بگور شدگان و زخمی که عمومن نوزادان، کودکان و زنان را شامل می شود، چنان وحشتناک و ضد انسانی بود که سیل عظیمی از مردم  سراسر جهان را به خیابانها کشاند. مقاومت مردم غزه، اعتراضات مردمی، افشاگریهای مطبوعاتی و انتقادات بین المللی اسرائیل" امریکا" را به آتش بس موقت چند روزه مجبور ساخت. قبول آتش بس اجباری ، در واقع پایان نمایش شکست نظامی، امنیتی و اخلاقی مرحله اول جنگ بود. صحنه های مبادله زندانیان با اسرا که عمومن از میان کودکان و زنان انتخاب شده بودند، ماهیت تجاوزکارانه و ارتجاعی این جنگ نابرابر را بیش از پیش در نزد افکار بین المللی رسوا ساخت. افشای شکنجه و محدودیتهای ظالمانه که بر آزادشدگان در زندانهای اسرائیل اعمال شده بود، ماهیت ارتجاعی و به اصطلاح  دموکراسی دولت یهود را در نزد افکار عمومی برملا ساخت.  بن بستی که امریکا در آن گرفتار آمده دو راه پیش رو دارد یکی ختم فوری جنگ و پذیرش عملی دو کشور مستقل فلسطین و اسزائیل و دیگری ادامه جنگ و اعمال قانون جنگل در منطقه. متاسفانه ماموریت بلینکن وزیر امورخارجه امریکا علیرغم پیام اخلاقی به دنبال جبران شکست مرحله اول و تشدید بحران انسانی در ابعادی وسیعتر را نشان می دهد. پیام دوگانه امریکا را می توان بشرح زیر خلاصه کرد.

الف –  دستورالعمل ادامه حمله به غزه.

دستورالعمل با قول ارسال مهمات و ادوات نظامی، حمایت مالی و  ارسال بمبهای سنگر شکن به دولت اسرائیل برای حمله به غزه داده شد. در صورت بکارگیری بمبهای سنگر شکن در غزه، تنها به تخریب کامل تاسیسات مسکونی و فجایع انسانی ختم خواهد شد. کوچ اجباری مردم غزه و ایجاد  شهرکهای یهودی نشین و بازیابی اقتدار و ژاندارمی اسرائیل برای کنترل ساحل شرقی دریای مدیترانه که دارای ذخائر غنی نفت و گاز است. هدفی دست نیافتنی است.  

ب – پیام اخلاقی شبه انساندوستی برای انحراف افکار بین المللی و رژیمهای منطقه و بخصوص دولت خودگردان فلسطینی.

پیام اخلاقی بلینکن نشان داد که امریکا امید چندانی به پیروزی  ندارد و  هزینه های سنگینی آن برای امریکا قابل پیش بینی است. بلینکن به نتانیاهو توصیه میکند و می گوید:"  آنچه در شمال غزه روی داد ، نباید در جنوب هم تکرار شود." او با ادای چنین بیانی این فرضیه را آشکار می سازد که در صورت عدم دستیابی اسرائیل به اهداف تعیین شده، امریکا راهی جز حفظ رابطه با کشورهای عربی منطقه و دولت خودگردان کرانه باختری و تغییر دولت اسرائیل برای حضور در منطقه ندارد.  

سازمان ملل" دولتها" و سکوت آن در برابر فجایع انسانی نوار غزه:

سازمان ملل که در اساس برای جلوگیری از جنگ و حل اختلاف کشورها از راه دیپلماتیک بوجود آمده است. در رابطه با مسئله فلسطین و پیشگیری از تجاوز اسرائیل به سرزمینهای فلسطینی و جلوگیری از ایجاد شهرکهای یهودی نشین نه تنها موفق نبوده بلکه با سکوت و دنباله روی از سیاستهای امریکا بنوعی از سیاستهای تجاوزگرایانه اسرائیل حمایت کرده است. در حال حاضر نیز چشم به روی نسل کشی و جنایت علیه بشریت که بصورت عریان در غزه جریان دارد، بسته و حتا نمی تواند از کشتار پناهندگان،کمپهای وابسته به سازمان ملل جلوگیری کند. بهر حال این سازمان بصورت نهاد نظارتی بی مسئولیت و در اختیار دولتهای قدرتمند درآمده است. با مشاهده بی عملی سازمان ملل مردم دنیا و دولتهای نیمه مترقی را ناامید و تغییر در ساختار آن را ضروری ساخته است.  

خاورمیانه تاکی در خون و آتش خواهد سوخت.

تا زمانی که منابع غنی انرژی" نفت و گاز " خاورمیانه در اقتصاد جهانی نقش مهمی دارد و دولتهای سرمایه داری و ترکیبی پیشاسرمایه داری در منطقه حاکم، تحت کنترل و نفوذ شرکتهای انحصاری صنایع نظامی، تسلیحاتی و مالی امریکا هستند، نمی توان انتظار صلح و آرامش را در منطقه شاهد بود. بهرحال می توان نقش دولتها را بصورت زیر ارزیابی کرد.

الف – جهان سرمایه داری نئولیبرالیسم غرب به رهبری دولت امریکا.

امریکا نقش اساسی در تغییر و تحولات منطقه دارد و اقتدار خود را بصورت زیر اعمال کرده و می کند.  

1 – اعمال قدرت با تقویت نظامی اسرائیل" بعنوان ژاندارم مورد اعتماد منطقه"  که بتواند کشورهای عربی وابسته به امریکا را در منطقه کنترل و دلالی بازار اسلحه و ادوات نظامی را در منطقه سازمان دهد.  

2 – نقش کشورهای عربی منطقه بخصوص کشورهای صاحب معادن نفت و گاز.

مردم در این کشورها نقشی در ساختار سیاسی و اقتصادی ندارند و دولتها با حمایت امریکا و در راستای حفظ منافع انحصارات امریکائی گرفته است. سیستم حکومتی آنها در حوزه های دفاعی، امنیتی و نظامی امریکا قابل تعریف است. تضعیف سیاست امریکا در منطقه می تواند برای این دولتها بسیار زیان بار و در مقابل اعتراضات مردمی شکننده باشد. بنابر این سیاست دوگانه و کجدار و مریض آنها در مسئله فلسطین و غزه از این زاویه قابل بررسی است.

3 – دولت ترکیه

عملکرد متناقض اردوغان" ترکیه" علیرغم شعارهای تند در بحران غزه کاملن آشکار است. این تناقض خود را به دو شکل نشان می دهد. تناقض اولیه به دیدگاه ایدئولوژیک" اخوان المسلمین" دولت اردوغان بر می گردد  که برای جلب افکار داخلی از حماس در لفظ دفاع می کند.  تناقض دوم برخلاف شعارهای تند، ادامه روابط اقتصادی و دیپلماتیک با اسرائیل است و پیوندهای محکمی که با امریکا  و از طریق عضویت در ناتو دارد. بدین ترتیب شعارهای ضد اسرائیلی اخیر اردوغان را نباید جدی گرفت. ترکیه از این تناقض اهداف مشخصی را دنبال می کند که یکی تسلط و کنترل اعتراضات داخلی و بحران اقتصادی و حضور در تحولات منطقه و دیگری حفظ روابط اقتصادی با اسرائیل و  و چانه زنی برای امتیاز گیری اقتصادی از اروپا و امریکاست.  

4 – نقش تبلیغاتی جمهوری اسلامی و نیروهای نیابتی شیعه:

جمهوری اسلامی در اساس یک حکومت سرمایه داری مذهبی" شیعه " است  و بنا بر دیدگاه ایدئولوژی مخالف ملی گرائی و ایجاد کشور مستقل فلسطینی است. بنابراین اشغال سرزمینهای فلسطینی از طرف اسرائیل تنها از بعد تضادهای " مذهبی" و همچنین برای حضور ایدئولوژیک در منطقه هست، نه از نگاه ملی و حقوق فلسطینیان. اما موضوع اصلی آنست که مذهب بعنوان ابزاری دوگانه" اعمال سیاست داخلی و  روابط بین المللی و منطقه ای" برای حکومت در آمده است. از این زاویه دشمنی تبلیغاتی جمهوری اسلامی بر علیه اسرائیل تا حال نتوانسته به درگیری مستقیم منجر شود بلکه این شعارها در خدمت منافع امریکا بطور مستقیم یا غیر مستقیم در منطقه بوده است. برخلاف شعارهای گوش کر کن جمهوری اسلامی بعد از یورش زمینی اسرائیل به غزه، تبدیل به عدم مداخله در جنگ غزه گردید و عملن خود را کنار کشید.

نیروهای نیابتی که از طرف جمهوری اسلامی راه اندازی شده اند، وظیفه دارند در جهت منافع رژیم یعنی بی ثباتی در کشورها و گسترش اسلام شیعی در منطقه عمل کنند. بنابر ماهیت گروههای نیابتی، تا زمانی که احساس خطر نکرده و از نظر مالی و تسلیحاتی تامین شوند گوش به فرمان خواهند ماند. حال وضعیت منطقه تغییر کرده و اگر نیروهای نیابتی وارد جنگ تمام عیار شوند هزینه های زیادی به همراه خواهد داشت که از توان رژیم خارج است، از این بابت رژیم حالت بازدارندگی از گسترش جنگ را بازی میکند. همانطور که گفته شد وضعیت منطقه بسیار دگرگون شده و نیروهای نیابتی برای ادامه موجودیت و حضور مجبورند دست به یک سری اقدامات محدود بزنند که منجر به گسترش جنگ نشود. با این حال گروهای نیابتی بخصوص حزب الله به این موضوع واقفند که اگر اسرائیل بتواند جنگ غزه را با پیروزی به پایان رساند در نوبت بعدی قرار دارد.

بر خلاف ادعاهائی که شنیده می شود حوثی های یمن که قدرت را در  یمن در دست دارند جزء گروه های نیابتی جمهوری اسلامی نیست و تنها کمکهای تسلیحاتی و مالی محدود از جمهوری اسلامی دریافت می کند و تنها گروهی است که در دفاع از غزه به اسرائیل اعلان جنگ داده است.

ادامه در قسمت سوم

1 comment:

  1. دولت ترکیه قرار است مرز کرد نشین خود را با شهروندان مهاجر غزه پر کند و اسرائیل هم تعهد داده به دولت ترکیه کمک مالی کند.میکند.

    ReplyDelete